Abstract:
مدل مردم سالاری اسلامی را می توان شکلی از حاکمیت سیاسی تلقی کرد که حضور فعال قدرت سیاسی اسلام در جامعه قلمداد را نشان می دهد و تلاش دارد مبانی دینی و فرامین الهی را در اجتماع نهادینه کند. ارزیابی مبانی این مدل (فلسفه، پارادایم، نظریه) نیاز امروز مجامع علمی و دانشگاهی در جهان اسلام است. در این مقاله تلاش می شود خصیصه ها و مولفه های پارادایمی مردم سالاری دینی (اسلامی) معرفی گردد. به طور کلی می توان گفت که برخلاف اشکال رایج قدرت در دموکراسی های موجود که ماهیتا میل به استبداد دارند، قدرت در مردم سالاری اسلامی، وجهی تسهیل گرانه و مبتنی بر ارائه خدمت دارد. از آن جایی که در این پارادایم، هدف غایی، اجرای فرامین الهی است، این هدف فضای مسئولیت پذیری را در جامعه اسلامی و در میان تمامی کنش گران اعم از مردم یا والی و رهبر اسلامی نهادینه می کند. این پارادایم، ارزش مدارانه است؛ به همین علت
شرط لازم برای مشارکت و حضور مردم و نیز نخبگان جامعه (رهبر یا والی)، برخوردار بودن از فضیلت دین داری و اخلاقی بودن و شرط کافی آن، برخورداری از سلامت عقل و توانایی اداره امور است. نکته مهم در این پارادایم، حضور فعال رابطه بازاندیشانه است. این رابطه که به تعالی امور منجر می شود، تعیین کننده هویت تمامی کنش ها در سطوح نظری و عملی است. فرایندی بودن تعاملات نیز خصیصه دیگر این پارادایم است. این مقاله تلاش دارد تا موارد فوق الذکر را مورد واکاوی و ارزیابی قرار دهد.
Machine summary:
ir چکیده مدل مردمسالاری اسلامی را میتوان شکلی از حاکمیت سیاسی تلقی کرد که حضور فعال قدرت سیاسی اسلام در جامعۀ قلمداد را نشان میدهد و تلاش دارد مبانی دینی و فرامین الهی را در اجتماع نهادینه کند.
بر این اساس، با توجه به حضور پارادیمهای رقیبی چون پارادایمهای اثباتی و انتقادی، مردمسالاری دینی (اسلامی) که متکی بر پارادایم علم اسلامی است، بایستی بتواند با استدلالهای منطقی و مبتنی بر مباحث مستدل، ماهیت عناصر و مؤلفههای خود را شناسایی کند و آنها را معرفی کند.
بهطور کلی میتوان گفت که تعریف مفهومیِ مردمسالاری دینی (اسلامی) عبارت است از: «فرایند مسئولیتپذیری و پاسخگویی انسانها در نظام اجتماعی؛ تا بتوان تفکر و عمل انسان را طی فرایند بازاندیشانۀ استعلایی و در راستای اجرایی شدن فرامین الهی در جامعه بارور کرد».
«نظام سیاسی اسلام بر سه اصل بنا شده است که عبارتند از: توحید (یگانگی خداوند)، رسالت (پیامبری) البته تمامی حوزهها و چهارچوبهای پارادایمی ارزشمدار هستند؛ با این وجود چهارچوبهای رایج پارادایمی بر ارزشهای سکولار تأکید دارند و این در حالی است که پارادایم مردمسالاری دینی بر مبانی ارزشهای الهی تأکید و تمرکز دارد.
فرایند در مردمسالاری دینی (اسلامی)، کلگرایانه 2 است به این معنا که انسان از یک طرف خود را بهعنوان کُنشگری در نظام اجتماعی و از سوی دیگر در نظام خلقت و در رابطه با مسائلی چون مبدأ و معاد مورد توجه قرار میدهد.
Social Responsibility Trainer Berman Mizuo مسئولیتپذیری اجتماعی در معنای کلی، بهمعنای مسئولیت هر فرد نسبت به دیگر انسانها و مجموعههای اجتماعی است که در آن زندگی میکند.