Abstract:
چالشهای محیطی در عصر حاضر سازمانها را وادار نموده که همواره در جستجوی راههایی بهمنظور حفظ و بقای خود باشند. سازمانها بهمنظور پاسخ به تغییرات محیطی به کارکنان توانمندتر از گذشته نیاز دارند،. یکی از عوامل زمینهای که میتواند نقش بهسزایی در توانمندسازی کارکنان داشته باشد، متغیر اعتماد میباشد. به زعم توماس و ولتهاوس (1990) توانمندسازی نه تنها از ارزیابی فرد از وظایف کاری خود منتج میشود بلکه به عوامل زمینهای مثل تعامل کارکنان با سرپرستان، همکاران و مرئوسان نیز بستگی دارد. پژوهش حاضر پیرامون بررسی نقش اعتماد درونسازمانی در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل 730 نفر از کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گیلان و نمونه آماری شامل 155 نفر میباشد. در تحقیق حاضر از روش نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای استفاده گردیده است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه است. جهت تحلیل دادهها از تکنیکهای آماری رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل اطلاعات حاکی از این است، از سه مولفه اعتماد درونسازمانی، ابتدا اعتماد جانبی و سپس اعتماد نهادی بیشترین نقش را در توانمندسازی روانشناختی داشته بهطوری که در مجموع 35 درصد در تبیین توانمندسازی روانشناختی کارکنان نقش داشتهاند. در تحلیل رگرسیون چندگانه، اعتماد عمودی نقشی در توانمندسازی روانشناختی نداشته است.
Machine summary:
در این پژوهش در پی آن هستیم که نقش اعتماد درون سازمانی را در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان امور مالیاتی استان گیلان مورد بررسی قرار دهیم .
در این تحقیق فرض شده که اعتماد یکی از عوامل عمده در ادراک افراد از محیط کار آنها است که میتواند در عملکرد کارکنان به خصوص درک آنها از توانمندی خود، نقش داشته باشد.
بنابراین این پژوهش در نظر دارد که با آگاه کردن مدیران جامعه هدف از چگونگی نقش مؤلفه های اعتماد بر توانمندسازی به آن ها کمک کند تا شرایط تحقق اعتماد را در سازمان فراهم کنند و راهکارهایی را برای ایجاد اعتماد در بین کارکنان پیدا کنند.
توانمندسازی از نظر تاریخی به عقاید و ابتکاراتی مانند درگیر کردن ذهنی و عاطفی کارکنان در کار، مدیریت مشارکتی، برنامه های پیشنهادی کارکنان ، دوایر کیفیت و انواع تیم سازی و ابتکارات توسعه ای مربوط میشود (کینلا،١٣٩٠) به زعم کانگر و کانگو (١٩٨٨)، جیها و نایر (٢٠٠٨)، توانمندسازی کارکنان به عنوان قادرسازی یا اختیار دادن کارکنان برای تصمیم گیری برای حل مسائل و امور ارباب رجوع به وسیلۀ خودشان توصیف شده است (٢٠١١ ,Hu &Ro ).
به عقیده اسپریتز (١٩٩٧) معنیداری شغل به هماهنگی بین وظایف کاری خواسته شده و ارزش های مورد نظر فرد کننده کار اشاره دارد(٢٠٠٠ ,Obeng &O.
بنابر این فرضیه اول این پژوهش به شرح زیر است : اعتماد جانبی (اعتماد بین همکاران ) در افزایش توانمندسازی روان شناختی کارکنان امور مالیاتی استان گیلان نقش معنیدار دارد.
بنابر این فرضیه دوم پژوهش به شرح زیر است : اعتماد عمودی (اعتماد کارکنان به مدیران ) در افزایش توانمندسازی روان شناختی کارکنان امور مالیاتی استان گیلان نقش معنیدار دارد.