Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد موانع سازمانی با ابعاد انگیزش شغلی خودتعیینکنندگی است. با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، نمونهای شامل 250 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز انتخاب شدند و دو پرسشنامه موانع سازمانی (براون و میچل، 1978) و انگیزش شغلی خودتعیینکنندگی (بلیس، 1994) توسط آنها تکمیل شد. تجزیه و تحلیل دادهها بهروش همبستگی ساده و زیربنایی و تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرمافزار SPSS-22 انجام شد. با توجه به نتایج همبستگی زیربنایی، نامناسب بودن اطلاعات کاری، اولویتبندی کارها و کمبود مواد و ابزار مهمترین عوامل اثرگذار بر انگیزش شغلی خودتعیینکنندگی هستند. در ارتباط با تحلیل رگرسیون نیز ابعاد انگیزش شغلی با حیطههای گوناگونی از موانع سازمانی رابطهی چندگانهی معنادار داشتند.
The purpose of this study was to
explore the relationship between dimensions
of organizational constraints with selfdetermined
work motivation. A sample of
250 employees of an industrial company in
Ahvaz was selected, using stratified random
sampling. The employees were completed
organizational constraints (Brown &
Mitchell, 1978) and self-determined work
motivation (Blais, 1994) questionnaires. The
data were analyzed by Simple and canonical
correlation and multiple regression analysis
using SPSS-22. According to results of
canonical correlation, inappropriate job
related information, prioritizing tasks and
lack of tools and equipment are the major
factors affecting self-determined work
motivation. About regression analysis,
dimensions of work motivation were had
significant multiple relationship with various
areas of organizational constraints, too.
Machine summary:
Oshvandi, Zamanzadeh, Ahmadi, Fathi-Azar, Anthony & Harris 2.
Ferguson & Cheek (رجوع شود به تصویر صفحه) (رجوع شود به تصویر صفحه) نتایج مندرج در جدول ٤، همبستگی و سطح معنی داری آماری میان حیطه های موانع سازمانی و نمره ی کلی موانع سازمانی را با ابعاد انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی نشان می دهد.
همان طور که در جدول ٥ ملاحظه می شود، مدل کلی پژوهش یعنی واریانس مشترک میان دو دسته متغیر حیطه های موانع سازمانی و ابعاد انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی با ضریب تعیین ٠/٦٥٥ = RS ، ٢/٤٥٠ = F در سطح ٠/٠٠١> P از لحاظ آماری معنادار است .
Taylor, Ntoumanis & Standage ٠/١٨- ،٠/٣٨- و ٠/٤٧-با انگیزش شغلی خودمختار معلمان دارند؛ تیلور این سه متغیر را از موانع اصلی انگیزش معلمان برشمرده است .
پژوهش های انجام گرفته در ارتباط با تناسب منابع نیازها نشان داده است که ، عدم تناسب میان منابع در دسترس با نیازها و شرایط مقتضی شغل می تواند بر انگیزش کارکنان در محل کار اثر بگذارد (لیو، لی ، نائتا و فان ، ٢٠١٠؛ لاتام ٣، ٢٠٠٧).
در کنار توجه به این پیشنهادات ، لازم است یادآوری شود که در این زمینه محدودیت هایی برای پژوهشگران در مسیر پژوهش وجود دارد؛ موانع به عنوان جزء انکارناپذیر سازمان ها هستند که می توانند بر کارکنان و کل سازمان تأثیر منفی داشته باشند و مانع از رسیدن سازمان به اهداف تعیین شده شان شوند.