Abstract:
مقدمه: خشونت خانگی علیه کودکان، علاوه بر جنبه های انسانی و حقوق بشری، یک مشکل عمده سلامتی به حساب می آید و عواقب جسمی، روانی و اجتماعی آن می تواند سلامت کودکان، خانواده و جامعه را در معرض آسیب قرار دهد. با توجه به شیوع و شدت خشونت خانگی در شهرستان بانه در این مقاله سعی شده است به تببین تجربه زیسته کودکان پیرامون خشونت خانگی از نوع جسمانی و عاطفی بپردازیم. مواد و روش: این پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت. روش گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و گروه متمرکز انجام گردید. داده های حاصل از مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای گرانهایم- لاندمن مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تجربه زیسته کودکان پیرامون خشونت خانگی در قالب سه طبقه «چرخه ممتد آزار»، «پرخاشگری به مثابه راهبرد مراقبتی» و «حضور اجتماعی به مثابه یک چالش» جای گرفت. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه بر اهمیت اقدامات پیشگیرانه و توجه بیش از پیش مسئولان و متولیان امر در حمایت از کودکان و پیشگیری از کودک آزاری تاکید دارد. در این راستا می توان با افزایش آگاهی در سطوح مختلف جامعه، آموزش برای ایجاد فرهنگ بدون خشونت و نیز تربیت عاری از خشونت، تدوین اصلاح و بهسازی قانون حمایت از کودکان و شناسایی خانواده های آسیب زا و ارائه خدمات بازتوانی برای قربانیان کودک آزاری اقدامات موثری انجام داد.
Machine summary:
در این راستا میتوان با افزایش آگاهی در سطوح مختلف جامعه، آموزش برای ایجاد فرهنگ بدون خشونت و نیز تربیت عاری از خشونت، تدوین اصلاح و بهسازی قانون حمایت از کودکان و شناسایی خانوادههای آسیبزا و ارائه خدمات بازتوانی برای قربانیان کودک آزاری اقدامات مؤثری انجام داد.
سؤالات مصاحبه طی فرآیند مصاحبهها تعیین شد اما چارچوب اصلی سؤالات به کار رفته شامل سؤالاتی پیرامون تجربه کودکان از خشونت خانگی و احساسات و عواطف آنان از این پدیده بود.
H. Lundman, B trustworthiness external Check جدول شماره 1: ویژگیهای دموگرافیک شرکت کنندگان در مطالعه به تصویر صفحه مراجعه شود تجربه زیسته کودکان پیرامون خشونت خانگی در قالب سه طبقه «تجربه آزارهای جسمانی و روانی»، «کاربست راهبردهای مراقبتی» و «حضور اجتماعی به مثابه یک چالش» طبقهبندی شد.
جدول شماره 2: تجربه زیسته کودکان پیرامون خشونت خانگی به تصویر صفحه مراجعه شود به تصویر صفحه مراجعه شود چنانچه اشاره شد کودکان شرکت کننده در این مطالعه از آزارهای جسمانی و روانی گوناگونی نام بردند.
مورد تمسخر قرار دادن کودکان از سوی اعضای خانواده، و نیز سرکوفت و تحقیر آنان و به کار بردن اصطلاحات ناصحیح، فحش و ناسزا خود باعث برانگیختگی خشونت و تیرگی روابط و در نتیجه از میان رفتن اعتماد بنفس و احساس حقارت کودک میگردد، به ویژه اگر این قضیه در حضور سایرین صورت Fantuzzo, J.
Grych, H National Center Infants, Toddlers and Families درکودکان، بهبود شرایط رفاهی خانوادهها، تدوین اصلاح و بهسازی قانون حمایت از کودکان و شناسایی خانوادههای آسیبزا و ارائه خدمات بازتوانی برای قربانیان کودک آزاری مورد توجه قرار گیرد.