Abstract:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موّئر بر تعهد زناشویی از نظر زوجهای ایرانی بود. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد. بر اساس روش نمونهگهری هدفمند و معیار اشباع نظری,» تعداد ۱۰ زوج در این مطالعه شرکث کردند. برای گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق استفاده شد. یافتهها: بعد از تحلیل محئوای دادههاء سه مقوله اصلی شایستگی زوجی,» شایستگی فردی و عوامل زمینهای شناسایی شدند. شایستگی زوجی دارای ۱۲ مقوله فرعی بود که عبارتند از: دلگرمی و اطمینان بخشی, اصالت. مدیریث تعارضهاء نگرش شوخ طبعانه. هماهنگی و مشورت., شفافیت نقشهاء شبکه اجتماعی, پشتیبانی و همراهی, صداقت. متصور شدن آیندهای پرای رابطه. تلاش برای برقراری ارتباط و ارائه پادآوریهای ملموس؛ و شایستگی فردی دارای ۴ مقوله فرعی: الگوگیری از خانواده اصلی, تجارب خانواده اعتقادات و اآرزشهای مذهبی و معنوی, نگرش مثبت به ازدواج؛ و عوامل زمینهای شامل یک مقوله فرعی با عنوان ویژگیهای جمعیت شناختی بود. ننیجهگیری: افزایش تعهد زناشویی و پایداری ازدواج. مسئلزم به دست آوردن و داشتن مهارتها در هر سه حوزه است و پا توجه به نقش هر حوزه میتوان با ساخت بسته آموزشی مبثنی براین عوامل باعث بهبود تعهد زناشوپی شد.
Machine summary:
R. در فرهنگهای مختلف متفاوت است و از آنجاییکه در جامعه ما محققین بیشتر دید آسیبشناختی به مسائل زناشویی دارند و کمتر سراغ زوجهای موفق میروند تا نظرات و تجربیات آنها درباره علل دوام و پایداری ازدواجشان را جویا شوند؛ و اینکه برای پایداری و حفظ تعهد زناشویی از چه رفتارها و مهارتهای استفاده میکنند؛ این پژوهش درصدد است تا با تحلیل و توصیف تجربه تعهد در زوجهای مختلف و دارای تعهد و استحکام زناشویی از طریق مصاحبه، تصویری از اینکه تعهد چگونه شکل میگیرد و حفظ میشود را به دست آورد تا از طریق مؤلفههای شناساییشده، راهنمایی برای زوجهای جدید و کارشناسان مربوط به حوزه خانواده و ازدواج باشد.
مقولههای: دلگرمی و اطمینان بخشی(تأکید بر پذیرش، تعهد و ابراز عشق نسبت به همسر) با نتایج تحقیق کانری و استفورد 1 (1992)، نیمتز (2011)؛ اصالت (اشاره دارد به گفتگو و بیان مستقیم احساسات در مورد رابطه و همدیگر) با نتایج تحقیق فینکنوئر، اینجلز، برنجی و میوس 2 (2004) و ایگریچ 3 (2004)؛ مدیریت تعارض(به توانایی زوجها برای استفاده از روشهای برای حل تعارضها در زندگی زناشویی اشاره دارد مثل؛ همکاری و Canary, D.
این مقوله بیشتر جنبه شناختی دارد) با نتایج تحقیق ویجل، بینت و بالارد رسیچ 2 (2003)؛ اعتقادات و ارزشهای معنوی و مذهبی (با توجه به قوی بودن ارزشهای دینی و اسلامی در فرهنگ ما، یکی از مؤلفههای که زوجها برای تعهد خود عنوان میکردند، شباهتهای ارزشی، اخلاقی و اعتقادی بود) با نتایج تحقیق لامبرت و دولاهیت (20008) و نگرش مثبت به ازدواج (عبارت است از عقیده ذهنی و باورهای فردی در مورد ازدواج) با نتایج تحقیق (براتن و روسن 3 ، 1998) و نتایج تحقیق (آماتو و راجرز 4 ، 1999)، همسو بودند.