Abstract:
سیاست خارجی عربستان پس از به قدرت رسیدن ملکسلمان کاملا متحول شدهاست.ویژگی مهم جهتگیری سیاست خارجی سعودیها از سال 2015، فعال شدن در منطقه خاورمیانه و رویکرد تهاجمی علیه جمهوریاسلامی بودهاست. هدف این مقاله، تبیین جهتگیری سیاست خارجی دو سال نخست پادشاهی ملک سلمان علیه ایران است که از معبر این سؤال به پژوهش گذاشته شدهاست: رویکرد سیاست خارجی عربستان علیه جمهوری اسلامی طی سالهای 2015 تا 2017چگونه بودهاست؟ فرضیه مقاله اینگونه صورتبندی شدهاست: سیاست خارجی عربستان علیه جمهوری اسلامی پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان تا اواخر سال 2017 را میتوان ذیل عنوان «جنگ هیبریدی» تحلیل کرد. دیپلماسی، حمایت از ناآرامی های محلی، جنگ اطلاعاتی و پروپاگاندا، حملات سایبری، جنگ اقتصادی، نیروهای نظامی متعارف، نیروهای ویژه، و نیروهای نامنظم ؛ مهمترین مؤلفههای جنگ هیبریدی عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران هستند. عقلانیت رفتاری و گفتاری مجموعه تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان سیاست خارجی جمهوری اسلامی طی دو سال اخیر از گذار ایران و عربستان از مرحله هیبریدی به جنگ تمام عیار ممانعت کرده است. فرضیه این مقاله به روش تحلیل – توصیفی پردازش شدهاست.
The Saudi foreign policy after King Salman coming into power has been changed entirely. The important feature of foreign political orientation of Saudis since 2015 has been the activation in the region of the Middle east and the aggressive approach against the Islamic Republic. The purpose of this article is explaining the orientation of foreign policy in the first two years of King Salman's kingdom against Iran which has been researched trough this question: How was the Saudi foreign policy approach against the Islamic Republic during 2015 to 2017? The hypothesis of the article is formed in this way: Saudi foreign policy against the Islamic Republic after King Salman coming into power until the end of 2017, can be analyzed as »Hybrid war«. Diplomacy, supporting local unrest, conventional military forces, special forces, and irregular forces; are the most important components of Saudi hybrid war against the Islamic Republic of Iran. Behavioral and verbal rationality of the decision makers of the Islamic Republic's foreign policy over the past two years has prevented the transition of the Islamic Republic and Saudi Arabia to a full-scale war. The hypothesis of the article is processed by analytical- descriptive method.
Machine summary:
هدف این مقاله ، تبیین جهت گیری سیاست خارجی دو سال نخسـت پادشـاهی ملـک سـلمان علیه ایران است که از معبر این سـؤال بـه پـژوهش گذاشـته شـده اسـت : رویکـرد سیاســت خـارجی عربسـتان علیـه جمهــوری اســلامی طــی سـال هــای ٢٠١٥ تــا ٢٠١٧چگونه بوده است ؟ فرضـیه مقالـه اینگونـه صـورتبندی شـده اسـت : سیاسـت خارجی عربستان علیه جمهوری اسلامی پس از به قدرت رسیدن ملـک سـلمان تـا اواخر سال ٢٠١٧ را میتوان ذیل عنوان «جنگ هیبریدی» تحلیل کـرد.
بـرایـن اسـاس سؤال اصلی مقاله این است :« رویکرد سیاست خارجی عربسـتان در دوره ملـک سـلمان علیه جمهوری اسلامی با تاکید بر سال های ٢٠١٥ تـا ٢٠١٧ چگونـه بـوده است ؟فرضـیه مقاله اینگونه صورتبندی شده است : سیاست خارجی عربستان علیـه جمهـوری اسـلامی پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان تا اواخر سال ٢٠١٧ را میتوان ذیل عنوان «جنـگ هیبریدی» تحلیل کرد.
از آنجا که عربستان به دلیل ظرفیت های مختلف بویژه در سه حوزه نفت ، اماکن مقـدس دینی و نیز وهابی گری، برای سیاست خارجی خود مسؤلیت رهبری در سه سطح منطقه خلیج فارس ، جهان عرب و حتی جهان اسلام تعریف کرده ( سـیفی و پورحسـن ، ١٣٩٥: ٧٧) ، سیاســت خــارجی تهــاجمی آن موجــب تغییــرات اساســی در محــیط راهبــردی جمهوری اسلامی میشود و بر امنیت ملی آن تاثیرگذار خواهد بود.
٢. چارچوب مفهومی: جنگ هیبریدی سیاست خارجی عربستان علیه جمهوری اسلامی، غالبا رویکرد تقابلی علیه ایران داشته - است اما سطح این تقابل طی سـال هـای ٢٠١٥ تـا ٢٠١٧ بـا دوره هـای قبـل آن بسـیار متفاوت بوده و دو سال نخست حکومت ملک سلمان ، دوره منحصر به فردی در روابـط عربستان با ایران است .