Abstract:
هدف از پژوهش حاضرتعیین الگویی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی» به منظور سنجش برنامه درسی زاید در نظام
آموزش عالی ایران است. جامعه مورد مطالعه تمامی دانشجویان و استادان ۱۱ دانشگاه دولتی شهر تهران است که به
منظور تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری چندمرحله ای استفاده شد؛ در نهایت تعداد نمونه با استناد به جدول
کرجسی و مورگان در بین دانشجویان ۳۳۱ نفر و در بین استادان ۵۶ نفر به دست آمد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه
محقق ساخته ای بود که گویههای آن از نتایج مصاحبه با ۲۱ نفر صاحبنظر نظام آموزش عالی ایران تدوین شده است.
میزان پایایی ابزار طراحی شده به وسیله الفای کرونباخ سنجش و با مقدار ۰,۸۶ تایید شد . به منظور سنجش روایی نیز
از نظر صاحبنظران و استادان برنامه ریزی درسی بهره گرفته شد. همچنین به منظور اطمینان از بخش مدل اندازهگیری
از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 5۳55 و ,51۳۸ ]رآ انجام شد.
نتایج پژوهش, ٩ سازه اثر گذار بر شکل گیری برنامه درسی زاید را از دیدگاه استادان و دانشجویان تایید نمود. در صورتی
که هریک از این سازه های شناسایی شده و نشانگر ها (گویه , سوالات ) در جهت عکس رسالت های تعیین شده خود
در نظام» عمل نمایند و یا به عبارت دیگردر صورتی که در بطن خود ماهیتی غیر اثربخش داشته باشند از آن به عنوان
سازه اثرگذار بر شکل گیری برنامه درسی زاید می توان نام برد. ٩ سازه شناسایی شده به ترتیب شامل "محتوا" "دانشگاه "
1 بازنگری " ۹ "نیازسنجی و ارزشیابی " ۴ "استاد " ۴ "سیاستهای کلان آموزشی " "طراحان " ۴ "دانشجو" 35 در نهایت
" ضعف پویایی بازار" است.
Machine summary:
بنابراین ضرورت دارد برنامه های درســی دانشــگاه ها پس از طراحی و اجرای مکرر در طی زمان می بایست بصورت ادواری مورد تجدید نظر قرار گیرند، در غیر اینصورت پدیده ای تحت عنوان » رو به زوال رفتن برنامه درســی »اتفاق می افتد، به عبارت دیگر پدیده برنامه درسی منسوخ عبارت اســت از کهنگی و عدم ارتباط دروس و محتوای برنامه درسی دانشگاه ها با نیازها و تحولات اجتماعی و کهنگی برنامه های درسی و عدم نوسازی و بهسازی آنها بتدریج اثربخشی دوره ها و رشــته های دانشــگاهی را در هاله ای از ابهام قرار میدهد و پدیده ای تحت عنوان « برنامه درســی بی فایده یا قراضه Scrap Curriculum))« را در کنار ســایر دستاوردهای مفهومی برنامه درســی که شایسته توجه و تبیین است ، مطرح می سازد.
در این راستا در پژوهش حاضر برای اولین بارمفهومی به نام برنامه درسی زاید مطرح شد و سعی بر آن بود با دیدگاهی جامع از سوی صاحبنظران و متخصصان نظام آموزش عالی ایران سازه های اثرگذار بر شکل گیری برنامه درســی زاید شناسایی شود.
این نه سازه بر اساس بیشترین اثر (با توجه به بار عاملی اثر گذار) شامل "محتوا "، " دانشگاه " ، و سازه های " بازنگری" ، " نیازسنجی و ارزشــیابی" ، " اســتاد " با بار عاملی یکسان ، " سیاست های کلان آموزشی "، " طراحان " ، " دانشــجو " ، و در نهایت " ضعف پویایی بازار " از دیدگاه استادان و دانشجویان به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر شکل گیری برنامه درسی زاید شناسایی شدند.