Abstract:
در این پژوهش، رابطۀ فرهنگ سازمانی حاکم و تأثیر آن بر رفتار شهروندی سازمانی را با عملکرد اداری پردیسهای دانشگاه فرهنگیان در استان مرکزی مطالعه میشود. بدینمنظور، از پرسشنامۀ فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) شامل ابعاد چهارگانۀ مشارکتی، یکپارچگی، انعطافپذیری و موفقیت در مأموریت، براساس طیف لیکرت و پرسشنامۀ رفتار شهروندی سازمانیاورگانوکانوسکی (1996) استفاده شده است. این پرسشنامه شامل ابعاد پنجگانۀ رفتار شهروندی سازمانی شامل 1. نوعدوستی، 2. وظیفهشناسی، 3. ادب و مهربانی، 4. جوانمردی و 5. فضیلت مدنی است. بهعلت محدودیت جامعۀ آماری، نمونهگیری انجام نشد و تحقیق بهصورت تمامشمار انجام گرفت. با توجه به سطح سنجش گویهها و متغیرها و همچنین تعداد نمونه، برای بررسی رابطۀ بین فرهنگ شهروندی و رفتار سازمانی از آزمون کندال استفاده شد و درنهایت نتایج زیر بهدست آمد: رابطهای مستقیم و معنادار بین عملکرد سازمانی و فرهنگ سازمانی وجود دارد؛ از میان مؤلفههای ابعاد شهروندی، تأثیر ادب و مهربانی بر مشارکت سازمانی در بالاترین سطح است؛ ابعاد نوعدوستی و وجدان، در بیشتر موارد با ابعاد فرهنگ سازمانی رابطۀ معنادار ندارد. از اینرو، فقط نوعدوستی در ثبات و یکپارچگی بعد فرهنگ سازمانی مؤثر است. وجدان نیز در رشد بعد انعطافپذیری فرهنگ سازمانی تأثیرگذار است؛ ابعاد جوانمردی، رفتار مدنی و ادب و ملاحظه (از ابعاد شهروندی سازمانی) قطعاً موجب رشد همۀ ابعاد مشارکتی شامل ثبات، انعطافپذیری و موفقیت در مأموریت فرهنگ سازمانی میشود. نتایج مدل رگرسیون هم نشان میدهد که مدل ارائهشده تا 14 درصد بیانگر فرهنگ سازمانی است.
This paper is to study the relationship between organizational culture and its impact on organizational citizenship behavior, with the administrative performance of campuses in Farhangian University in Markazi province. The study was conducted by using survey method with reference to existing opinions. In terms of population limitation, sampling was overruled. Considering the assessment of locutions and variables, as well as the samples number, the relationship between citizenship culture and organizational behavior was measured by Kendall test, and the questionnaire by Organ and Konovsky (1996). The questionnaire deals with the five dimensions of organizational citizenship behavior i.e. 1) altruism, 2) duteousness, 3) politeness and courtesy, 4) magnanimity, 5) civic virtue. The following results were obtained: There is a direct significant relationship between organizational performance and organizational culture. The dimensions of adolescence, civic behavior, and respect for organizational citizenship dimensions can certainly enhance all aspects of participation, stability, flexibility, and mission of organizational culture. The observed relationship between dimensions of altruism and conscience in most cases does not have a significant relationship with dimensions of organizational culture. Results of the regression model show that the proposed model can represent up to 14% of organizational culture.
Machine summary:
بدين منظور، از پرسشنامۀ فرهنگ سازماني دنيسون (٢٠٠٠) شامل ابعاد چهارگانۀ مشارکتي ، يکپارچگي ، انعطاف پذيري و موفقيت در مأموريت ، براساس طيف ليکرت و پرسشنامۀ رفتار شهروندي سازماني اورگانوکانوسکي (١٩٩٦) استفاده شده است .
با توجه به سطح سنجش گويه ها و متغيرها و همچنين تعداد نمونه ، براي بررسي رابطۀ بين فرهنگ شهروندي و رفتار سازماني از آزمون کندال استفاده شد و درنهايت نتايج زير به دست آمد: رابطه اي مستقيم و معنادار بين عملکرد سازماني و فرهنگ سازماني وجود دارد؛ از ميان مؤلفه هاي ابعاد شهروندي، تأثير ادب و مهرباني بر مشارکت سازماني در بالاترين سطح است ؛ ابعاد نوع دوستي و وجدان ، در بيشتر موارد با ابعاد فرهنگ سازماني رابطۀ معنادار ندارد.
محققان دانشگاهي نيز رمز موفقيت ژاپنيها را در فرهنگ سازماني بالندة آن ها ميدانند؛ به طوريکه اين محققان معتقدند فرهنگ سازماني قوي قادر است به ميزان زيادي بر تعهد کارکنان اثر بگذارد، استحکام رفتار آنان را افزايش دهد، جانشيني براي قوانين رسمي باشد و حتي مؤثرتر از سيستم کنترل رسمي سازمان عمل کند.
ياري خياوي (١٣٩٣) در بررسي رابطۀ ميان فرهنگ سازماني و رفتار شهروندي سازماني در وزارت ورزش و جوانان نشان داد که بين فرهنگ سازماني و عملکرد آن ، رابطۀ مستقيم و معنادار وجود دارد و نقش پيش بينيکنندة بعد مشارکتي و انعطاف پذيري در عملکرد سازماني ، مهم تر از ابعاد ديگر است .
مدل نظري پژوهش فرضيه هاي تحقيق - بين نوع دوستي (از ابعاد فرهنگ شهروندي سازماني)، و فرهنگ و عملکرد سازماني کارشناسان رابطه وجود دارد.