Abstract:
سوگنامه در رثای سالار شهیدان، حضرت امام حسین(ع) و دیگر شهدای کربلا، پیوسته مورد توجّه سخنوران فارس و کرد بوده است؛ بهگونهای که از قرن نهم به بعد میتوان نمونههای زیبایی از مرثیههای مذهبی و شیعی ـ چه در ادبیّات فارسی و چه در ادبیّات کردی ـ به دست داد. پیرامون مرثیههای مذهبی در ادبیّات فارسی پژوهشهای زیادی صورت گرفته، امّا در ادبیّات کردی چندان تحقیقی انجام نشده است؛ بنابراین در این جستار سعی بر آن است ابتدا تعریفی از مرثیه و انواع آن به دست داده، سپس مرثیههای عاشورایی در فرهنگ عامّهی کرد کاویده شود. در ادامه چند نسخهی خطی که بخشی از وقایع کربلا را به تصویر کشیدهاند و یا دربارهی خونخواهی امام حسین(ع) هستند، معرفی میشود. در پایان نیز سوگنامهی چند تن از مرثیهسرایان برجستهی کرد در رثای حضرت سیّدالشهداء(ع) و یارانش ضمن ترجمه از نظر میگذرد.
Machine summary:
"/> در میان اشعار شامی که به کردی کرمانشاهی سروده شدهاند، مرثیهی بسیار سوزناکی دیده میشود که از زبان حضرت زینب(س)بیان شده است: دلی دیرم و گیان بیزاره بیتو دچار محنت بسیاره بیتو پریشان خاطر و افگاره بیتو حسین گیان کار زینب زاره بیتو اسیر دشمن غداره بیتو برا من زینب زار و غمینم اجل صیاد سا کردن کمینم ستمکیش و بلابین و حزینم و بی تو کم گمان دیرم بمینم تحمل کردنم دشواره بیتو برا بو بین رباب زار مضطر ولی دیدارمان دی کفته محشر چه کید پی نوگل نشکفته پرپر سرم سرگرد ای سردار بیسر که زینب قافلهسالاره بیتو برا کردی پریشان روژگارم برا بردی و دس صبر و قرارم برا کشتی و تیر انتظارم فغان کودکان کردی دچارم شو و روژ کاریانهاواره بیتو کوشیدم بی اجل، زانم فراقد و کی باید بکی زینب سراغد گرفتارم و دام اشتیاقد دمادم تا دم مردن و داغد دو دیدم اشک خونینباره بیتو برا بو بین چه کید لیلای ناشاد جوانمرد و شجاع و شیر و شیرزاد و داخ اکبر قد شاخ شمشاد پیمبرشکل، علیصولت، حسینزاد گل آل محمد خواره بیتو برا بو گیان عباس علمدار بکر فکری و حال زینب زار سرافراز و صفآرا و فداکار و بعد از تو علی رنجور و بیمار اسیر کوفی کفاره بیتو خیالد خانمانسوز و دلآزار دل زینب و گیان مشتاق دیدار فراقد فتنهانگیز و چه دشوار و هر جا روی دل کم بوده دیوار جهان چی قور چوار دیواره بیتو نه لیلا کی علیاکبر فراموش دل زینب و ای داغه مدی جوش نه رباب دی گرد اصغر و آغوش و بی تو آو سرد چشمهی نوش و کامم تلخ [و] زهر ماره بیتو برا تا کی بکیشم بار محنت تو چید دیدارمان کفته قیامت برا تا کی بسازم گرد ذلت و دسم چی قرار و صبر و طاقت حسین گیان آخرین دیداره بیتو برا دردت و قلب پر ژ دردم برا تا کی فلک خید بردهبردم برا کردی دچار آه سردم حسین گیان ار نکی یاری و گردم له محشر کار شامی زاره بیتو<FootNote No="55" Text=" همان، صص337-339.