Abstract:
این پژوهش تحقیقی است مردمنگارانه که در آن با روش مصاحبه عمیق به جمعآوری داده پیرامون ادراک مردم شهر تهران از رعایت عدالت رسانهای توسط صداوسیما پرداختهایم. جامعه موردبررسی این پژوهش شامل دو طبقه از ساکنین شهر تهران، فقرا و اغنیا است. گروه ثروتمند یا پردرآمد شامل افرادی با درآمد خانوادگی بیش از ده میلیون تومان در ماه و گروه فقیر یا کمدرآمد شامل افرادی با درآمد خانوادگی کمتر از هفتصد هزار تومان در ماه. از بین این دو گروه بهصورت هدفمند اقدام به نمونهگیری شد و نهایتاً با 45 نفر مصاحبه عمیق صورت گرفت، 20 نفر از قشر پردرآمد و 25 نفر از قشر کمدرآمد. برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها نیز از شیوه کدگذاری استفاده شد. با توجه به مفهوم بازنمایی شده از عدالت رسانهای در این پژوهش، توزیع فرصتها و امکانات بهطور مساوی برای همه افراد و همه مناطق کشور بهگونهای که همه جای کشور هماهنگ نمایش داده شوند، مورد تأکید قرارگرفته است تا مردم از احساس مرکزمحوری در کشور دور شوند و احساس نکنند که رسانهها تنها در دست طبقه حاکمی هستند که بدون درک مسائل و مشکلات آنان آنچه را که خود میپسندد به نمایش میگذارند و نه آنچه فیالواقع در جامعه اتفاق میافتد.
This study is an ethnographic research in which we have collected data using deep interview on the Tehranian people’s perception of IRIB media justice preservation. The studied population consists of two social classes residing in Tehran, the rich and the poor. The rich or high-income group includes the family whose monthly income is more than ten million Tomans and the poor or low-income families include the people whose monthly income is less than seven hundred thousand Tomans. A targeted sampling was conducted among the two groups, finally 45 persons were interviewed; 20 persons from among the high-income class and 25 others from among the low-income class. The qualitative coding was applied to analyze the data gathered in the interviews. According to the represented concept of the media justice in this study, equal distribution of the opportunities and facilities for all people and all regions of the country- in a way that all parts of the country can be displayed harmoniously- has been emphasized, so that people stop feeling there is centralism in the country and do not think that the media is controlled by the ruling class who, without understanding the people’s problems and troubles, displays what it like and not what actually happens in the society
Machine summary:
باتوجهبه مفهوم بازنماییشده از عدالت رسانهای در این پژوهش، توزیع فرصتها و امکانات بهطور مساوی برای همة افراد و همة مناطق کشور، بهگونهایکه همهجای کشور هماهنگ نمایش داده شوند، موردتأکید قرار گرفته است تا مردم از احساس مرکزمحوری در کشور دور شوند و تصور نکنند رسانهها تنها در دست طبقة حاکمی هستند که بدون درک مسائل و مشکلات آنان آنچه را خود میپسندند بهنمایش میگذارند و نه آنچه فیالواقع در جامعه اتفاق میافتد.
بررسی و شناسایی تفاوتهای ادراکی اقشار مختلف اجتماعی از رعایت عدالت رسانهای برای مدیران و اولیای امور سازمان صداوسیما اقدامی ضروری است، زیرا میتواند به آنها در امر سیاستگذاری پیرامون چگونگی افزایش عدالت رسانهای در تولید و پخش برنامه در این رسانه کمک کند.
سیاستگذاری جدید و شایسته، که با تقویت مدیریتهای اجرایی، سرمایهگذاری، و برنامهریزی دقیق حاصل خواهد شد، بههمراه نظارت بر برنامهها باتوجهبه کیفیت و اثرگذاری آنها و نداشتن نگاه کمی به تعداد مخاطبی که هر برنامه بهخود اختصاص خواهد داد، طرح ضرورت عملیاتیکردن تحقق آرمان عدالت با بهرهگرفتن از نظرهای مردمی در تصمیمگیریها، وجود انعطاف در ساختار، و پاسخگویی دربرابر جامعه بایدهایی است که مردم برای ساختار عادلانۀ رسانهای متصورند.
ازنظر مردم ایرادهای زیادی به ساختار و محتوای فعلی وارد است که لزوم اصلاح اشکالات موجود و طراحی الگوی مطلوب عدالت رسانهای با استفاده از ظرفیتهای محلی و منطقهای درجهت ایجاد تنوع، بهبود کیفیت، و نمایش صحیح توانمندیهای اجتماعی و فرهنگی ایران اسلامی بهشدت احساس میشود.