Abstract:
تاریخ ایران با توجه به بافت مذهبی جامعه خود همواره با مقولهای به نام «فتوا» پیوند خورده است. فتوا در نتیجه مجموعهای از عوامل شکل گرفته و با کارکردهای متعدد و در عین حال متنوع، به عنوان یک عامل مهم در معادلات سیاسی روز مورد استفاده بوده است. فتوا همواره به عنوان عاملی حرکت بخش، پیامدها و نتایج شگرفی را در تاریخ ایران رقم زده است. در این میان تاریخ ایران عصر سلجوقی با توجه به شرایط سیاسی ـ اجتماعی، فتواهای بسیاری را در راستای تحقق اهداف خاص شاهد بود. نوشتار حاضر با رویکردی تحلیلی، ضمن سنخ شناسی فتواهای صادره در ایران این دوره، دریافته است که فتواها در کارکرد سیاسی خود در راستای مشروعیتبخشی، سرکوب مخالفان و حذف سیاسی رقباء، توجیه اقدامات سیاسی ـ مذهبی و نیز اغراض فرقهای ـ مذهبی به کار میرفته است. متقابلا دستورالعملها و سیاست نظارتی حکومت سلجوقی بر نهاد دین به طور اعم و مفتیان به طور اخص از این منظر قابل تفسیر خواهد بود. یافتههای پژوهش خود الگویی از این مساله و در راستای نظریه پردازی علمی در تاریخ ایران است.
Machine summary:
٩ علاوه بر این چنین به نظر می رســد که «فتوا» در ســده های میانه تاریخ ایران ، خود به عنوان ملاک و معیاری برای تشــخص حکومت ها، مورد توجه قرار می گرفت که خود بر نکته پیش گفته در اهمیت و جایگاه فتوا صحه می گذارد.
نک : عزالدین علی ابن اثیر، تاریخ کامل بزرگ اســلام و ایران ، ج ٢٢، ترجمه عباس خلیلی و ابوالقاســم حالت (تهران : علمی ، ١٣٧١) ص ١٥٠.
٤٣ نمونه های متعدد تاریخی از عصر ســلجوقی بیانگر این واقعیت اســت که فتوا همواره به عنوان یکی از ابزارهای نافذ برای کســب مشــروعیت و در عین حال توجیه اقدامات سیاســی از یکســو و تضعیف مشــروعیت و حتی حذف مخالفان سیاسی از دیگر ســو مورد بهره برداری بوده است .
نک : ابن اثیر، ١٣٥٣، ج ٢٢، ص ٢٤٨؛ ج ٢٤، ص ١١٤؛ ج ٢٥، ص ٨٠؛ غیاث الدین خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ج ٢ (تهران :خیام ، ١٣٨٠)، ص ٤٦٦ ـ ٤٧٠؛ امامعلی شعبانی و علی زارعی ، «دلایل و زمینه های قتلهای سیاسی ـ مذهبی در جهان اسلام در قرون ٥ و ٦ق با تاکید بر ایران ،» فصلنامه علمی ـ پژوهشی تاریخ اسلام ، ش ٥٦، (١٣٩٢)، ص ١١٧ ـ ١١٤.
البته در این ماجرا احتمالا بتوان رد پای ابن هبیره وزیر با کیاست و زیرک خلافت عباسی را در تحریک مخالفین سلطان سلجوقی مشاهده نمود ـ نک : محمدبن علی راوندی ، راحۀالصدور و آیۀالسرور در تاریخ آل سلجوق ، تصحیح محمد اقبال (تهران : امیرکبیر، ١٣٦٤)، ص ٣٦٧.