Abstract:
فقه امامیه به عنوان یکی از مهمترین علوم اسلامی در طول تاریخ حیات خود با عناصر و مواد موضوعی به انسجامی رسیده است که گاه ارزشیابی قوت و توالی این عناصر مورد غفلت قرار می گیرد. نص گرایی به عنوان یکی از مهمترین شاخصه های استنباطات فقهی اگرچه در مقام نظر دارای فراز و فرودهای خاص مکتبی بوده است لیکن در مقام عمل و ثمرات بیرونی فقه به مثابه عاملی مهم و جهت دار بروز پیدا کرده است. در این مقاله با واکاوی برخی مبانی نظری و بسترهای تاریخی نص گرایی در نوع اجتهاد امامیه جایگاه آن را در پیشرفت فقه اجتماعی تبیین می نماییم.
Machine summary:
در تبییـن شـالوده اصلـی دسـتگاه دو وجهـی تکالیف عقلی و سـمعی بایـد به این حقیقـت اشـاره کـرد کـه افعـال ، واجد اوصـاف ذاتی حسـن و قبح بـوده و عقـل یا هر منبـع دیگـری (وحـی و اوامـر و نواهی شـرعی ) تنها در مقـام "حکایتگر"، "کاشـف " و ٩٢ "بیـان کننـده " ایـن اوصاف مـی توانند بـود.
) ایـن در حالـی اسـت کـه تحلیـل یـاد شـده ، از سـوی عالمـان حدیـث گـرا و نیـز متکلمـان دگراندیـش اشـعری -البتـه بـا دلایلـی جداگانـه - مـورد نقـد (و مخالفت ) قـرار گرفتـه اسـت بـه گونه ای که مـی توان آغـاز گر و آبشـخور نص گرایـی در کلام را از اینجا دانسـت .
امـا ایـن امـر را نباید به معنـای آن تلقـی کرد کـه در همه امـور جزئی و در مواجهـه بـا مسـائل مختلـف بـه نصـوص و مراجعـه بـه آنها اکتفـا می شـود، بلکه بـرای فهـم دشـوارههای فقهـی در عرصـه فقـه مضـاف اول بار فهمنـده متن بـه قرآن و سـپس بـه سـنت پیامبر و ائمه اطهـار مراجعه می کنـد و در صورت نبـودن نصی در آن زمینـه ، نوبـت بـه منابع و معیارهای دیگر می رسـد که عقل و اجماع اسـت .
چـه اینکـه در دوران غیـر فقه مأثور نیـز فقها بـدون دلیل و اسـتناد مسـتحکم در مـورد موضوعـی اقدام بـه فتوا نمی کننـد و حداقل این اسـت که ٩٧ مـلاک را عقـل قـرار مـی دهند لیکـن با ایـن حال حجیـت شـهرت را از زمـان متاخر کـه فقهـا از اصـل متـن روایات فاصلـه گرفته و به سـمت فقـه تفریعی حرکـت نمودند جدا شـده اسـت .