Abstract:
ایران در 25 سال گذشته نظارهگر رویدادهایی در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی بوده که گاه نقش چندانی در آنها نداشته است. با این همه، بهدلیل وجود رگههایی از عملگرایی در سیاست خارجی ایران در قبال جمهوریهای اتحاد شوروی پیشین، تهران توانسته است تاحدودی نقش و جایگاه تاریخی خود را در این مناطق حفظ کند و از منافع آن بهرهمند شود. پرسشی که پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخی برای آن برآمده، این است که سیاست خارجی عملگرایانۀ ایران در قفقاز جنوبی در فضای پسابرجام، چه تأثیری بر فرصتها و تهدیدهای پیش روی تهران در این منطقه خواهد داشت؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که برچیدهشدن تحریمهای بینالمللی علیه ایران و عادیسازی روابط این کشور با غرب، تغییر موازنۀ قدرت در قفقاز جنوبی را بهنفع این کشور بهدنبال خواهد داشت و چالشی را پیش روی دیگر قدرتهای منطقهای همچون ترکیه، عربستان، روسیه و اسرائیل قرار خواهد داد. با وجود این، تهران برای بهرهمندی از مزایای بازگشت به قفقاز جنوبی در فضای پسابرجام، نیازمند سیاستگذاری راهبردی مبتنی بر رویکردهای عملگرایانه است. از اینرو، میتوان نتیجه گرفت که کارآمدترین راه افزایش قدرت و حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان، بهکارگرفتن سیاست خارجی عملگرا با ویژگیهایی همچون خودداری از تقابلگرایی بینتیجه، ایدئولوژیزدایی از سیاست خارجی، انعطافپذیری تاکتیکی و ترجیح منافع عینی بر منافع ذهنی در فرایند سیاستگذاری خارجی است.
Machine summary:
پرسشي که پـژوهش حاضر در پي يافتن پاسخي براي آن برآمده ، اين است که سياست خارجي عمل گرايانـۀ ايـران در قفقاز جنوبي در فضاي پسابرجام ، چه تأثيري بر فرصت ها و تهديدهاي پيش روي تهران در ايـن منطقه خواهد داشت ؟ يافته هاي پژوهش نشان ميدهد که برچيده شدن تحريم هاي بين المللي عليه ايران و عادي سازي روابط اين کشور با غرب ، تغيير موازنۀ قدرت در قفقاز جنوبي را به نفـع ايـن کشور به دنبال خواهد داشت و چالشي را پيش روي ديگر قدرت هاي منطقـه اي همچـون ترکيـه ، عربستان ، روسيه و اسرائيل قرار خواهد داد.
منطقۀ مهم به لحاظ اقتصادي و سياسي قفقاز جنوبي که پس از اسـتقلال جمهـوريهـاي آن در سال ١٩٩١ عرصۀ رقابت ايران ، روسيه ، ترکيه ، ناتو، ايالات متحده ، اتحاديۀ اروپا، چين و نيز اسرائيل براي دست يـابي بـه منـابع راهبـردي و راه هـاي انتقـالي قـرار گرفتـه اسـت ، از جملـه حوزه هاي ژئوپليتيکي بوده که دستگاه ديپلماسي ايران ميتواند بـا بهـره گيـري از فرصـت هـاي بالقوه و کاستن از چالش هاي پيش روي آن ، منافع ملي کشور را ارتقـاء بخشـد.
پرسش پژوهش نيز ايـن اسـت کـه «سياست خارجي عمل گرايانۀ ايـران در قفقـاز جنـوبي در فضـاي پسـابرجام بـر فرصـت هـا و تهديدهاي پيش روي تهران در اين منطقه چه تـأثيري خواهـد داشـت ؟» پاسـخ اوليـه بـه ايـن پرسش (فرضيه ) نيز چنين مطرح شده است که «تداوم و تقويت سياست خـارجي عمـل گـراي ايران در برابر جمهوريهاي قفقاز جنوبي، ميتواند امکان بهره گيري تهران از فرصت هاي پـيش رو در اين منطقه و پرهيز از چالش هاي آن را فراهم آورد.