Abstract:
این پژوهش به بررسی بازنمایی ایدئولوژیک ایران در زبان برخی از رسانههای خبری تلویزیونی برجسته آمریکا می پردازد. براساس فرضهای اولیه مطالعات فرهنگی، در بررسی متون رسانه ای، مولفههای گفتمانی و ایدئولوژیک ورای این متون و تاثیر آن بر «دگرسازی» از دیگر گفتمانها، امری است که باید به شکل جدی مدّنظر قرار گیرد. در بین محصولات رسانه ای موجود، رسانه های خبری در ارائه بازنمایی جهان خارج، دارای موقعیتی منحصر به فرد و بی بدیل هستند. بررسی نمونه هایی از «زبان» مستند های سیاسی ساخته شده در شبکه های مهم تلویزیونی خبری آمریکا در مورد ایران، نشان می دهد که در این رسانه ها، ایران- اسلام سیاسی، به مثابه «دیگری» درغرب نشان داده می شود. برای بررسی این فرض، از سه سنت نظری مطالعات فرهنگی، مطالعات پسااستعماری و تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. در این منظومه، مفاهیم زبان، بازنمایی و ایدئولوژی در مرکز مباحث نظری قرار دارد. نگاه این مقاله به سطح تحلیل خرد زبانی است و از این سطح به سطح کلان گفتمانی حرکت می کند و در تحلیل زبان متن های نمونه از دستور کار تحلیل گفتمان انتقادی ون لیوون بهره می گیرد.
Machine summary:
بررسي نمونه هايي از «زبان » مستندهاي سياسي ساخته شده در شبکه هاي مهم تلويزيوني خبري آمريکا در مورد ايران ، نشان مي دهد که در اين رسانه ها، ايران - اسلام سياسي ، به مثابه «ديگري » درغرب نشان داده مي شود.
قدرت بازنمايي در اين ميادين گفتماني چهره هايي متناقض از هر واقعيت يا پديده سياسي و اجتماعي ارائه مي دهد که حتي در صورت مقابله با آن باز هم مي تواند تا حدود زيادي خود را حفظ کند (اباذري و کريمي ،١٣٨٨: ١٥٦) از اين رو است که رسانه ها در زيست جهان سياست ، به مهمترين بستر بازنمايي ها و منازعه معنايي تبديل شده اند.
اين نوشتار نيز به بررسي همين موضوع اختصاص داشته و سؤال اساسي آن نيز بدين قرار است که نقش آفرينان ، رويداد ها و سياست هاي ايران در زبان مستندهاي سياسي سه رسانه مهم آمريکا يعني «سي ان ان »، «ديسکاوري » و «پي بي اس » چگونه بازنمايي شده و گفتمان اثرگذار بر کنش زباني رسانه هاي مورد بررسي کدام است ؟ پايگاه داده ها بررسي بازنمايي سوژه اي با موقعيت ايران در همه رسانه هاي آمريکا، کاري بس گسترده مي طلبد.
جرجيس نيز با اشاره به انگاره سازي رسانه ها متناسب با گفتمان هاي سياسي حاکم در آمريکا، بر اين نکته تأکيد مي کند در شرايط بحران ، بيش از هميشه همسويي گفتماني بين رسانه ها، افکار عمومي و سياست مداران در غرب در مورد ايران ديده مي شود (جرجيس ، ٣١:١٣٨٦).