Abstract:
وقوع پدیده انقلاب اسلامی در ایران بر اساس تجارب تاریخی گذشته مانند جنبشهای مشروطه و ملی شدن نفت، موجب طرح مفاهیم جدید در قالب گفتمان انقلابی در ایران گردید. دراین راستا، نسبت سنجی میان مفاهیم این گفتمان انقلابی، که در مقابل گفتمان مدرنیته غربی به شمار میرود، میتواند یکی از مأموریتهای مطالعات انقلاب تلقی گردد؛خصوصاً اینکه با توجه به برداشتهای دوگانه از مفاهیمی مانند ملیگرایی درچارچوب ادبیات سیاسی ایرانِ پسا انقلابی نمیتوان به حکمی قطعی درباره همپوشانی یا تباین میان گفتمان عقیدتی(فرامرزی) انقلاب اسلامی و گفتمان ناسیونالیستی غربی دست یازید.ازاینرو، طرح پرسشهای هدفمند با محوریت این نسبت سنجی میتواند مفید باشد. پرسش اصلی مقاله آن استکه قرائت ویژه و جدید انقلاب اسلامی از مفهوم ملیگرایی چه تحولی در فهم این مفهوم با خاستگاه غربی ایجاد کرده است؟رفتارشناسی ایران پس از انقلاب خصوصاً با لحاظ برخی تحولات سیاسی تأثیرگذار و اسناد بالادستی ،نشاندهنده توفیق آن درروند تلفیق سازنده میان دو منبع هویتساز ایرانیت و اسلامیت در راستای تحقق اهداف انقلابی در یکطرف وحفظ نظام جمهوری اسلامی ایران درطرف دیگر است روش تحقیق در مقاله براساس هدف و ماهیت آن،کتابخانهای و اسنادی است و میکوشد باگردآوری برخی اسناد تاریخی وکتابخانهای، به رمزگشایی از ملیگرایی جدید ازمنظرگاه تفکر وآرمان انقلاب اسلامی اهتمام ورزد.
Machine summary:
درايـن راسـتا، نسـبت سنجي ميان مفاهيم اين گفتمان انقلابي، که در مقابل گفتمان مدرنيته غربي به شمار مـيرود، مـيتوانـد يکي از مأموريت هاي مطالعات انقلاب تلقي گردد؛ خصوصا اينکه با توجـه بـه برداشـت هـاي دوگانـه از مفاهيمي مانند مليگرايي در چارچوب ادبيات سياسي ايران پسا انقلابي نميتوان به حکمي قطعي درباره همپوشاني يا تباين ميان گفتمان عقيدتي (فرا مرزي) انقـلاب اسـلامي و گفتمـان ناسيوناليسـتي غربـي دست يافت .
در اين راستا، پرسش قابل طرح اين است که انقلاب اسـلامي، چه قرائت جديدي از مليگرايي ارائه داده که نتوانسته با آن هم افق تلقي گردد؟ گمان براين اسـت کـه جمهوري اسلامي در نظر و عمل به دنبـال يـک پـيريـزي نـوين از تلفيـق سـازنده ميـان دو منبـع هويت ساز يعني ايرانيت و اسلاميت در راستاي تحقق اهداف انقلابي و حفظ کشور و نظـام جمهـوري اسلامي ايران است .
از اين رو عناصر هويت ملي ايراني را عبارت از دين اسلام ، مـذهب شيعه ، فرهنگ ، زبان فارسي، دولت و نظام سياسي، مليت و نژاد خاص ، سرزمين ايران و نهـاد اقتصـاد (گودرزي، ١٣٨٧: ١٠٢) است .
بر اساس چنـين منطقـي، انقـلاب اسـلامي نـه تنهـا در رونـد پيـروزي خـود از گزاره هاي هويت ملي به معناي وطن دوستي ضد بيگانه سود جسته است ، بلکه همچنـين بـا وسـعت و ظرفيت گفتماني و محتوايي خود، آن جنبه منفي از ناسيوناليسم را حذف يا دست کـم تعـديل و جنبـه مثبت و سازنده آن را در مرکز توجه قرارداد و به مدد آن توانسته اسـت بـر برخـي بحـران هـاي ضـد حکومت انقلابي ايران اسلامي، از قبيل جنگ تحميلي، موضوع هسته اي و...