Abstract:
قاعده «وفای به عهد»، قاعده اصلی حقوق معاهدات، از نظر آموزههای قرآنی بر خلاف نظام حقوق بین الملل، از استحکامی دو چندان برخوردار است. زیرا برخلاف نظام حقوقی یاد شده نه «خروج اختیاری» و نه « تغییر بنیادین اوضاع واحوال زمان انعقاد معاهده»، هیچ یک مستند عدم پایبندی به تعهدات ناشی از معاهدات نمیباشند. از منظر این کتاب آسمانی تنها استثنای این قاعده اصلی در حوزه حقوق معاهدات، نقض تعهدات بین المللی از سوی طرفهای معاهده است. نوشتار حاضر بر اساس روش تفسیر موضوعی میانرشتهای، اولا شمول آیات الهی در حوزه عهد بر لزوم اجرای حقوق و تعهدات ناشی از معاهدات را اثبات مینماید و ثانیا استحکام این قاعده در روابط بینالمللی را در دو ساحت ماهیت التزام و گستره زمانی و مخاطب را تبیین مینماید.
Machine summary:
نوشتار حاضر بر اساس روش تفسیر موضوعی میانرشتهای، اولاً شمول آیات الهی در حوزه عهد بر لزوم اجرای حقوق و تعهدات ناشی از معاهدات را اثبات مینماید و ثانیاً استحکام این قاعده در روابط بینالمللی را در دو ساحت ماهیت التزام و گستره زمانی و مخاطب را تبیین مینماید.
از نظر قرآن کریم (مانند آیه (وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلًا() گستره این قاعده شامل عهدهاى فردى و بین دو نفرى است، و هم شامل عهدهاى اجتماعى و بین قبیلهاى و قومى و امتى(مانند معاهدات بین المللی) میگردد و حتی وفای به دسته اخیر از نظر اسلام وفاى به عهدهاى اجتماعى مهمتر است (همان، 5/ 159)، زیرا فلسفه تشریع آن، سامان بخشیدن به روابط میان افراد، گروهها و کشورها است (مصباح یزدی، 1377 :22ـ24).
وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُولًا( (اسراء/ ۳4) مراد از عهد در این آیه و آیات مشابه علاوه بر پیمان با خدا التزام بر عمل به وعده و عهد و پیمان با مردم است (حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، بیتا: 5/ 155؛ آلوسی، روح المعانی، 1415: 8/ 69؛ جرجانی، ابوالفتوح بن مخدوم، 1404: 2/ 245؛ زحیلی، التفسیر المنیر، 1418: 15/ 73؛ سیوطی، تفسیر الجلالین، 1416: 288؛ فاضل جواد، مسالک الفهام، 1365: 3/ 153؛ آلغازی، بیان المعانی، 1382: 2/ 487، ابن عجیبه، البحر المدید فی تفسیر القرآن المجید، 1419: 3/ 197؛ کاشانی، تفسیر منهج الصادقین، 1336: 5/ 273؛ مظهری، التفسیر المظهری، 1412: 5/ 439؛ ابن جزی، تسهیل لعلوم التنزیل، 1416: 1/ 446؛ شوکانی، فتح القدیر، 1414: 3/ 269؛ مقدس اردبیلی، زبده البیان فی احکام القرآن، بیتا: 1/ 495).