Abstract:
لالایی از انواع مهم ادب شفاهی به شمار می رود که بسیاری از مسالل اجتماعی در آن بازتاب یافته
است. لالایی ها بارزترین گونه ادبیات زنانه و نشانه حضور زنان در ادبیات هستند، بنابراین اهمیت
ویژه ای در شناخت شخصیت زن، جایگاه او در خانواده و نیز دیدگاه زن نسبت به دنیای اطرا دارند.
این ترانه ها، تحت تثثیر عوامل مختلج اجتماعی و جغرافیایی، مضامین متنوعی دارند ؛ عش،،
فرزندداری، گلایه از سفر و ابزار دلتنگی، دعا و خیرخواهی، استقبال از پدر و تکریم شخصیت پدر که
از جمله این مضامین است. در لالایی ها حضور مرد به عنوان همسر، مهم ترین مسهله ای است که
پژوهشگران، پس از مضامینی که حول محور شخصیت کودک می گردد، به آن پرداخته اند.
دیدگاه معمول در زمینه پژوهش بر روی لالایی ها، رنجش های حاصل از ظلم و بی وفایی شوهران را
نشان می دهد که این رنجش ها را با آهنگی غمگین بر سر گهواره کودکان آواز می کنند. این مقاله، با
روش تحلیل مضمون، حدود 727 لالایی از منابع مختلج را بررسی نموده و برخلا دیدگاه مذکور به
این نتیجه رسیده است که زنان لالایی خوان، همواره با ستایش شخصیت مرد، دلتنگ شدن در نبودنش و
خواندن دعای خیر پشت سرش، عش، خود را به همسر نشان داده اند و به بزرگداشت شخصیت او در
ذهن کودک پرداخته اند.
Machine summary:
ايـن مقالـه ، بـا روش تحليل مضمون ، حدود ٧٥٠ لالايي از منابع مختلف را بررسي نموده و برخلاف ديدگاه مذکور بـه اين نتيجه رسيده است که زنان لالاييخوان ، همواره با ستايش شخصيت مرد، دلتنگ شدن در نبودنش و خواندن دعاي خير پشت سرش ، عشق خود را به همسر نشان داده اند و به بزرگداشـت شخصـيت او در ذهن کودک پرداخته اند .
اندوه فراواني که در لالايـي وجـود دارد، پيوند عاطفي و مهر زن را به همسرش نشان ميدهد: گلي از دست رفت و خـار ماندسـت به من جور و جفـا بسـيار ماندسـت بــه دســتم مانــده طفــل شــيرخواري مــرا ايــن يادگــار از يــار ماندســت (وجداني، ١٣٨٧: ١٠١) در اين لالايي ميتوان به روشني مويه هاي زني را که روزگار با سـنگدلي تمـام ، داغ يار را بر قلبش گذاشته است ، احساس کرد؛ زني که پس از مرگ همسرش ، هستي خـود را هيچ ميانگارد و کودکش را که اکنون ، تنها يادگار معشوق ازدسـت رفتـه اسـت ، تنهـا دارايي و اميد زندگي خود ميداند.
٢٣ همچنــين لالايــياي کــه در آن زن ، دوري از همســر را درد جانگــداز دانســته و در نيمه هاي شب ، در عمق تنهايي خود فرو رفته و ناله هاي محزون سر داده است : والله شب هجران درازن ، واي بر خوم عزيزم خـواب نـازن ، واي بـر خـوم والله بخون مـرغ سحـر بيـدار ميـشه مـو دردم جون گـدازه ، واي بر خوم رودم لالا لالايي، عزيز دلم لالا لالايي (جهازي ، ١٣٨٨: ٦٦) اين گونه لالاييهاي عاشقانه که گاهي به ترانه هـا نزديـک مـيشـود در لالايـيهـاي شهرها و مناطق مختلف چشم نوازي ميکند و گواهي بـر ادعـاي ايـن مقالـه اسـت کـه لالاييها شکوائيۀ زنان ستم کشيدة به ستوه آمده از شوهران نيست .