Abstract:
ارتقا ءکیفیت زندگی عاملی است که باعث افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی میگردد. بنابراین با افزایش توانایی فکری یا هوش سازمانی، کیفیت زندگی نیز افزایش پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش سازمانی و هوش معنوی به عنوان عوامل پیش بینی کننده کیفیت زندگی در معلمان زن انجام گرفت.روش انجام پژوهش توصیفی –همبستگی بود. بدین منظور 210 معلم زن با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی هوش سازمانیAlbrecht,Karl 2009 ) (، هوش معنوی بدیع و پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ( WHOQOL ) استفاده شد. از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون برای آنالیز اطلاعات استفاده شد. تحلیل همبستگی داده ها نشان داد که اکثریت مولفه های هوش سازمانی رابطه مثبت معناداری(01/0>P) با زیر مقیاسهای کیفیت زندگی دارند. از طرف دیگر روابط مثبت معنی داری (01/0>P) میان بعضی مولفه های هوش معنوی و زیر مقیاسهای کیفیت زندگی مشاهده شد. به عبارت دیگر هر اندازه افراد از هوش سازمانی و هوش معنوی بالاتری برخوردار باشند، از کیفیت زندگی بالاتر برخوردار خواهند بود. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای توانایی مقابله، میل به تغییر، اتحاد و توافق، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد، به عنوان فاکتورهای هوش معنوی و هوش سازمانی می توانند کیفیت زندگی افراد را پیش بینی کنند.در نتیجه، با توجه به معنادار بودن تاثیر هوش سازمانی و هوش معنوی بر کیفیت زندگی معلمان توصیه می شود تا مسئولان در راستای فراهم نمودن بسترهای لازم و مناسب جهت ایجاد هوش سازمانی اقدام نمایند.
Machine summary:
همچنين نتايج نشان داد متغيرهاي توانـايي مقابلـه ، ميـل بـه تغييـر، اتحـاد و توافـق ، روحيـه ، کاربرد دانش و فشار عملکرد، به عنوان فاکتورهاي هوش معنـوي و هـوش سـازماني مـيتواننـد کيفيت زندگي افراد را پيش بيني کنند.
نتايج مطالعـه فتاحي و ديگران (١٣٩٣) نشان داد که بين کيفيت زندگي کاري و تعهد سازماني اعضاي هيئـت علمي دانشکده پزشکي مشهد رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
پژوهش سليماني، نجفي، بشرپور و شيخ الاسـلامي (١٣٩٤) نشـان داد از آموزش هوش معنوي مي توان براي ارتقاء کيفيت زندگي و شادکامي دانشجويان استفاده کـرد.
1 Bano, Chaddha & Hussain ٣- بين هوش معنوي و هوش سازماني با کيفيت زندگي معلمان زن مقطع متوسطه شهررابطه معناداري وجود دارد.
در نتـايج گـزارش شـده توسط گـروه سـازندگان مقيـاس کيفيـت زنـدگي سـازمان بهداشـت جهـاني کـه در ١٥ مرکـز بين المللي ايـن سـازمان انجـام شـده ، ضـريب آلفـاي کرونبـاخ بـين ٠/٧٣ تـا ٠/٨٩ بـراي خـرده مقياس هاي چهارگانه و کل مقياس گـزارش شـده اسـت و در ايـران نيـز نصـيري (١٣٨٥) بـراي پايايي مقياس از سه روش بازآزمايي با فاصله سه هفتـه اي، تنصـيفي و آلفـاي کرونبـاخ اسـتفاده 1 Physical Health Domain 2 Psychological Domain 3 Social relationship Domain 4 Environmental Domain کرد که به ترتيب برابر بـا ٠/٦٧، ٠/٨٧، ٠/٨٤ بـود.
جدول ١- شاخص هاي توصيفي متغيرهاي پژوهش (به تصویر صفحه رجوع شود) نتايج آزمون همبستگي در خصوص مؤلفـه هـاي هـوش سـازماني، هـوش معنـوي و کيفيـت زندگي نشان ميدهد که مولفه هاي هوش سازماني (سرنوشت مشترک، ميـل بـه تغييـر، اتحـاد و توافق ، روحيه ، کاربرد دانش و فشار عملکرد) با کيفيت زندگي در سطح (٠٠١>P) با يکديگر رابطه معني داري دارند.