Abstract:
نظام التواریخ اثر موجز قاضی بیضاوی در دوره مغولان، با وجود موقعیت مهم زمانی و همچنین مستندات مکرر مورخان بعدی به آن، از سوی مورخان و نویسندگان متاخر چندان مورد توجه نبوده و حتی منجر به ابراز نظرهای دوگانه درباره آن شده است. در این جستار با روشی تحلیلی ـ توصیفی، ویژگیهای معرفت تاریخی قاضی بیضاوی در نظام التواریخ و در عین حال میزان توفیق آن مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که عوامل و ویژگیهایی نظیر اعتقادات کلامی وی به خصوص گرایش به مذهب کلامی اشعری، جایگاه وی به عنوان قاضیالقضات و مفسّر قرآن بر اساس همان نگاه اشعری، منجر به اولویت فقه، کلام و تفسیر بر تاریخ در دستگاه معرفتی و مبادی اندیشهورزانه وی شده و دانش تاریخ نتوانسته است حضوری اصیل در نظام فکری وی داشته باشد. با این حال ویژگیهایی در تاریخنگاری بیضاوی وجود دارد که مهمترین آنها را به قرار زیر میتوان برشمرد: تعلق خاطر به گذشته فارس به عنوان زادگاه خویش، باور به امر قدسی در تاریخ، مشیّت باوری، توجّه به تاریخ به مثابه ابزاری انتفاعی در خدمت شریعت (خیر دنیا و عقبی)، غلبه توصیف بر تحلیل، پاکیزهنویسی و گرایش به زبانی ساده و ایضاحی
Machine summary:
تحلیلی بر تاریخ نگاری و تاریخ نگری قاضی بیضاوی محمد کشاورز بیضایی دانش آموختۀ دکترای تاریخ ایران دوره اسلامی دانشگاه تبریز چکیده نظام التواریخ اثر موجز قاضی بیضاوی در دوره مغولان ، با وجود موقعیت مهم زمانی و همچنین مسـتندات مکـرر مورخان بعدی به آن ، از سوی مورخان و نویسندگان متأخر چندان مـورد توجـه نبـوده و حتـی منجـر بـه ابـراز نظرهای دوگانه درباره آن شده است .
بیضاوی در مقدمۀ نظام التواریخ مینویسد: «تا در هر فنی از علوم دینی عجالۀ الوقت را در ریعان شباب کتابی به تحریر پیوست ، خواستم تا در علم تـاریخ کـه معظم کتب الهی و صحف آسمانی به ذکر آن مشحون است و فوایـد دیـن و دنیـا در مطـاوی آن مضـمون ، تجـارب احوال گذشتگان ، ارباب تـدابیر را مرشـدی مشـفق و تـدبیر حـوادث و وقـایع ایشـان ، راهـروان را مـذکری صـادق ، مختصری سازم مشتمل به ذکر مشاهیر انبیاء و اکابر علماء و سلاطین عظام و ملوک کرام و شطری از احوال ایشـان بر وجه ایجاز بیان کنم [چنان که خواننده ملول نشود و اگرچه از زوایدی که به علم تاریخ ، زیاده تعلقی نـدارد خـالی باشد اما آنچه این علم را لابد بود به تمام ایراد کرده آمده است ] و این کتاب را از تاریخ هـای معتبـر فـراهم آوردم و نظام التواریخ نام کردم ، چه در آن سلسله حکام و ملوک ایران زمین که طول آن از فرات است تا به جیحـون ، بلکـه از دیار عرب تا حدود خجند، چنان که یاد کرده اند از زمان آدم الی یومنا هذا و هو الحادی و العشـرون مـن شـهر الله محرم الحرام سنۀ اربع و سبعین و ست مائه هجریه بر سبیل ایجاز آوردم و آن را بـه چهـار قسـم نهـادم و بـه زبـان فارسی ساختم تا فواید آن عام باشد» (بیضاوی، ١٣٨٢: ٢).