Abstract:
در طول قرن بیست و یکم، سینما به عنوان یک رسانه تاثیر گذار وبه تبع آن جشنواره های بین المللی توانستهاند از خود توانایی منحصر به فردی در عرصه دیپلماسی فرهنگی ایران و جهان به نمایش بگذارند. دیپلماسی فرهنگی شامل برنامه های تبادل آکادمیک، حرفه ای ، فرهنگی از جمله مبادلات سینمایی بوده و یک کشور می تواند برای صدور منافع ملی و ارتقاء موقعیت خود در جهان،از آن استفاده نماید . پژوهش حاضر با هدف تببین عوامل موثر بر دیپلماسی فرهنگی در سینمای ایران انجام گرفت. این پژوهش از نظر روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی و از نظر نوع تحقیق، کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش را صاحبنظران حوزه سینما ودیپلماسی فرهنگی کشور تشکیل دادهاند. 250 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب گردید. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامههای محقق ساخته بود. جهت بررسی روائی ابزارهای اندازهگیری به شاخص نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی و نتایج مدل اندازهگیری استناد شد برای بررسی پایایی پرسشنامهها به پایایی مرکب استناد شد. برای تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار Smart PLS3 استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که هویت ملی، بعد سیاسی، بعد فرهنگی و بعد تکنیکی میتوانند دیپلماسی فرهنگی در سینمای ایران را پیش بینی کنند. با توجه به مقدار بدست آمده برای شاخص برازش کلی مدل به میزان 0.68 بوده برازش مناسب مدل کلی تایید میشود.
During the 21st century, cinema as an influential media and consequently international festivals have been able to showcase their unique ability in the field of cultural diplomacy in Iran and in the world. Cultural diplomacy involves academic, professional, cultural exchange programs, including cinematic exchanges, and a country can use it to export national interests and promote its position in the world. The purpose of this study was to explain the factors affecting cultural diplomacy in Iranian cinema. This research was a descriptive survey and correlational in terms of research method and applied research. Statistical population of this study is composed of experts in the field of cinema and cultural diplomacy of the country. 250 people were selected through random sampling. Data collection tool was a researcher-made questionnaire. Content validity ratio and content validity index and measurement model results were used to assess the validity of the measurement instruments. Composite reliability was used to assess the reliability of the questionnaires. Structural equation modeling using Smart PLS3 software was used for data analysis. The results of this study showed that national identity, political dimension, cultural dimension and technical dimension can predict cultural diplomacy in Iranian cinema. According to the obtained value for the overall model fit of the model is 0.68, the fit of the overall model is confirmed.
Machine summary:
ازیک سو علیرغم تحلیلهای فراوان درخصوص اثرات مثبت و منفی حضور سینما گران ایرانی درجشنوارههای خارجی به عنوان ابزار سینمایی، هیچ یک از آنها مدل مفهومی برای درک و ارزیابی موضوع ارائه ننموده اند و از سوی دیگر نگاه نقادانه به فیلمهای ایرانی راه یافته به جشنوارههای خارجی به همان نسبت در مورد جشنوارههای داخلی مشاهده نمیشوند لذا مشاهده میشود که میان فیلمهای پذیرفته شده در جشنواره فیلم فجر با مولفهها و ابعاد انقلاب اسلامی، تناسب معقولی برقرار نیست.
یکی از ضعفهای پژوهش در این حوزه، عدم وجود اطلاعات وآمار قابل اعتماد از اقدامات دیپلماتیک انجام شده در راستای حضور سینمای ایران درجهان تحت لوای دیپلماسی فرهنگی است .
"بازنمایی فرهنگ ایران در فیلمهای ایرانی تحسین شده در جشنوارههای بینالمللی"، مجله مطالعات فرهنگ – ارتباطات (1393) عنوان مقاله ای است که غلامرضا محمدی مهر، عبدالله بیچرانلو دربخش نتیجهگیری آن در باز نمایی فیلمها از جامعه خودی بیان میدارند: "سیاه نمایی عمدتا با نظریههای مرتبط با کلیشه سازی ارتباط پیدا میکند".
یکی از نتایج پژوهش حاضر عدم توافق و وجود باورهای متناقص در میان دست اندرکاران صنعت سینما وتصمیم گیران سیاسی کشور در خصوص حضور سینمای ایران در عرصه بین الملل میباشد نظریه بازنمایی امروزه مفهوم بازنمایی به شدت وامدار آثار استوارتهال است و به ایدهای بنیادین در مطالعات فرهنگی و رسانهای مبدل شده است.
این مقدار نشان از وجود همبستگی مستقیم بین این دو متغیر دارد، به نحوی که با بهبود بعد فرهنگی، دیپلماسی فرهنگی در سینمای ایران بهبود مییابد و بالعکس.
بر این اساس نتایج جدول 8 و نمودار 2 قدرت پیشبینی مدل در مورد دیپلماسی فرهنگی در سینمای ایران قوی است.