Abstract:
این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر تفسیر موضوعی، ضمن اشاره به معنا و انواع کرامت در قرآن، درصدد بیان دیدگاه قرآن درباره کرامت ذاتی انسان، مولفهها و لوازم وجودی آن است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که قرآن برای انسان نوعی شرافت ذاتی در میان مخلوقات قائل است که ناظر به قابلیتها و فعلیتهای تکوینی اوست. مولفههای کرامت ذاتی انسان در ساحت جسمانی، از نظر قرآن عبارتاند از: حسن صورتگری، تسویه، تعدیل و ترکیب جسم انسان و برخی قابلیتهای ویژه جسمانی، از جمله حواس ظاهری؛ و در ساحت روحانی عبارتاند از: برخورداری آدمی از قوه تفکر و تعقل، فطرت و اختیار. از آثار و لوازم وجودی کرامت ذاتی انسان در قرآن میتوان به شایستگی حمل امانت الهی، شایستگی مقام خلیفةاللهی، قابلیت انتخاب و تغییر سرنوشت خود، و استخدام امکانات و موجودات عالم در راستای مقاصد خود اشاره کرد.
Machine summary:
دسته ديگري از آيات نيز وجود دارند که در آنها اعمال و باورهاي انسان به دليل برخورداري او از آزادي و اختيار و توانايي استفاده از امکانات موجود، رنگ ارزشي و اخلاقي به خود گرفته و مدح يا ذم شده و از اين ناحيه، آدمي و فعل او به کرامت يا انحطاط متصف گرديده است؛ مثلاً آياتي از قرآن، کرامت افراد را متناسب با مراتب تقواي آنها دانسته است (حجرات:13).
بسياري از مفسران چنين نظري دارند (طوسي، بيتا، ج6، ص503؛ مشهدي قمي، 1368، ج7، ص450؛ طيب، 1378، ج8، ص285؛ المراغي، 1394ق، ج2، ص681؛ الزحيلي، 1418ق، ج15، ص127؛ طباطبايي، همان، ج13، ص157) و گفتهاند که مراد آيه، برتري انسان بر حيوانات و نيز جن است، نه همه مخلوقات؛ زيرا غرض آيه، بيان جهات و نعمتهاي دنيايي است كه خداوند با آنها آدمى را تكريم كرده است (طوسي، همان)؛ در نتيجه، تكريم و تفضيل آدمي، در همين راستا و در مقايسه با ديگر موجودات مادى است؛ اما فرشتگان، چون موجوداتي مادى نيستند و تحت نظام حاكم بر عالم ماده قرار ندارند، تخصصاً از شمول آيه خارجاند؛ پس آيه دلالتي بر برتري انسان بر فرشتگان الهي ندارد (طباطبايي، همان).
تعبير «تسويه» و «نفخ روح» درباره خلقت انسان، که در برخي آيات آمده است، مانند: «فَإِذا سَوَّيْتُهُ ونَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ» (حجر:29؛ ص:72)، هم به دوساحتي بودن وجود او و هم به ارزشمندي انسان به دليل برخورداري از بعد روحاني اشاره دارد؛ زيرا اضافه روح به ضمير ياء - که به خداي تعالي برميگردد - نشان از شرافت روح انساني دارد و بهاصطلاح اين اضافه، اضافه تشريفي است (طوسي، بيتا، ج6، ص332؛ طبرسي، همان، ج6، ص516؛ طباطبايي، همان، ج16، ص250) و خداوند با اين انتساب به خود ميخواهد بفهماند که روح انسان چنان شريف و باعظمت است که جا دارد به آن «روح من» (روح الهي) گفته شود.