Abstract:
نبرد مشهور چالدران (920 ق/ 1514م) پیامدهای مهمی داشت و بخش مهمی از آن پیامدها متوجه مناطق کردنشین بود. در این پژوهش، ضمن بررسی زمینهها و عوامل دخیل در این نبرد، به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی، نقش قبایل کرد و همچنین پیامدهای این نبرد برای دو طرف درگیر و مهمتر از آن، برای مناطق کردنشین، تبیین شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که کردها نقش محوری در برپایی جنگ نداشتند، اما در میانۀ نبرد جانب عثمانی را گرفتند. پیامدهای کوتاه و درازمدت این نبرد بیشتر از دولتین درگیر، گریبانگیر مناطق کردنشین گردید. جدایی بخشهای مهمی از مناطق کردنشین از سرزمین ایران، ورود قبایل و امرای کرد به منازعات صفوی ـ عثمانی، گسترش اختلافات و منازعات داخلی میان قبایل کرد، خسارتهای اقتصادی و جمعیتی در مناطق کردنشین، بخشی از پیامدهای ناگوار این نبرد برای قبایل کرد بوده است.
The famous battle of Chalderan (920 AH / 1514 AD) had important consequences, a significant part of which were directed to the Kurdish regions. In this study, while exploring the contexts and factors involved in this battle, the role of the Kurd tribes in the descriptive-analytical manner has been described, and the implications of this battle for both sides and, more importantly, for the Kurdish areas have been explained. The findings of the study show that the Kurds did not play a central role in waging war, but took the Ottoman side in the midst of the battle. The short-term and long-term consequences of this battle have been on the Kurdish regions more than the governments involved. The separation of important parts of the Kurdish areas from the Iranian land, the entry of the Kurdish tribes and their leaders into the Safavid-Ottoman conflicts, the spread of internal disputes between the Kurdish tribes, economic and demographic losses in the Kurdish areas were part of the unfortunate consequences of this struggle for the Kurdish tribes.
Machine summary:
مخالفت یکپارچۀ آنها با شاه اسماعیل به سبب اختلافات مذهبی ، قابل انتظار بود، نظیر مقابلۀ صارم بن سیف الدین در ناحیۀ مکری با دولت صفویه که «میان او و قزلباشان به کرات محاربات واقع شده و هر دفعه صارم مظفر و منصور شده شکست بر قزلباش افتاد» (بدلیسی ، ٣٧)؛ یا برخورد کردهای دیاربکر همراه خاندان ترک ذوالقدر با سپاهیان شاه اسماعیل که به سختی در هم شکسته شد ترکمان ، ٣٢/١)، با این همه ، تجربۀ تعامل امرای کرد با حکومتهای ترکمان و اشتراکات تاریخی در قلمرو ایران و ارجحیت ارتباط (خواندمیر٥٢٤) با حکومتهایی که در نواحی ایران پا میگرفت ، بیشتر از انگیزه های مذهبی (١٤٠,Bois, The Kurds) در جهت گیری های امرای کرد نقش داشت .
معروفترین این امرا عبارت بودند از: شرفبیگ امیر بدلیس ، ملک خلیل شوهر خواهر اسمعیل و حاکم حصن کیفاء، شاه علی حاکم جزیره ، میرداوود خیزان، علی بیگ صاصون ، میرشاه محمد شیروی (نجاتی ، ٤٦) از رفتار امرای کرد پیداست که مصلحت اندیشی سیاسی و حفظ قدرت، عامل مهمی در جهت گیری آنها بوده است و بسا که در محاسبات خود اشتباه میکردند: حاجی رستم بیگ چمشگزکی ابتدا در نبرد چالدران به اردوی شاه اسماعیل پیوست ، اما با کشتار قبیله اش به دست نورعلی خلیفه ، رو به سوی سلطان سلیم نهاد و از بخت بد، سلطان عثمانی هم او و ٤٠ تن از افراد قبیلۀ وی را به قتل رساند (بدلیسی ، ٢١٦).