Abstract:
حضرت سلیمان علیه السّلام و در حالات ایشان آمده که او از خداوند درخواست حکومتی بیمانند کرد، و خداوند متعال به ایشان ملک و حکومتی عطا فرمود که به هیچکس نداده است. چنانچه در قرآن به این درخواست حضرت سلیمان اشاره شده است. « قال ربّ اغفر لی وهب لی ملکا لا ینبغی لاحد من بعدی انّک انت الوهّاب» گفت پروردگارا مرا ببخش و ملکی به من ارزانی دار که هیچ کس را پس از من سزاوار نباشد در حقیقت تویی که خود بسیار بخشنده ای (35/ ص). خداوند متعال هم خواسته او را بر آورد و حکومتی بینظیر به او عطا کرد. که پس از گذشت هزاران سال هنوز هم داستان ملک سلیمان بر سر زبان هاست و از آن به بزرگی و عظمت یاد میشود. اما سوال یا شبههای که در اینجا پیش میآید، انگیزهی حضرت و یا بخیل بودن سلیمان علیه السّلام است که چرا چنان حکومتی را از خداوند خواسته و اینکه دیگران بدان دست نیابند، آیا این تقاضای سلیمان علیه السّلام با مقام عصمتی که برای پیامبران وجود دارد، منافات ندارد؟ اکثر مفسرین قائلند که حضرت سلیمان درخواست معجزه نمودهاند. زیرا هر یک از انبیا، باید برای اثبات نبوّت خویش دلیلی به نام معجزه، داشته باشند، که در طول تاریخ تکرار نشود لذا به تناسب اوضاع جامعه آن روز، خداوند حکومت بیمانند را به عنوان اعجاز سلیمان علیه السّلام برگزید. که در این مقاله به بیان و نقد و بررسی دیدگاههای مفسرین شیعه و سنی اشاره شده است.
Machine summary:
3. نسبت به اهل زمان برخی از مفسران شیعه این احتمال را دادهاند که این تقاضای حضرت سلیمان نسبت به اهل زمان خودش بوده است، نظر شیخ طوسی در تبیان اینگونه است: «سلطنتی تقاضا دارم که برای هیچ کس از کسانی که بر آنها مبعوث شدهام شایسته نباشد و منظور این نیست که تا روز قیامت خداوند به کسی چنین سلطنتی ندهد» (طوسی، بیتا:8 / 564)؛ بههمین معنا طبرسی در مجمع البیان اشاره دارد: «از افرادی كه من مبعوث به آنان شدهام چنین قدرتی و ملكی نداشته باشد!، چنانكه گفته میشود: (من پس از تو از كسی اطاعت نمیكنم) یعنی از غیر تو اطاعت نمیكنم تا تو هستی.
(مکارم شیرازی، 1374: 19 / 284) نقد و بررسی این احتمال ضمن اینکه از سیاق آیه بحثی از آوردن قدرت از راه غلبه و زور نیست، در نقد این دیدگاه میتوان گفت: مراد از «لا ینبغی لاحد من بعدی» كه گفته شده است بعد از من به احدی این ملك نرسد؛ یعنی به غلبه و ستمگری نرسد؛ زیرا آن ملك عطا و بخشش الهی به سلیمان بود و امكان نداشت كه دربارهاش گفته شود، با غلبه بوده است، مانند سرزمین ستمگران (دیكتاتورها)، از آن جهت كه خدا باد و جمله جنبندگان و پرندگان زمین را تحت فرمان او قرار داد و مراد بخشیدن ملكی بوده است كه لایق مقام او باشد كه دیگری پس از آن، لایق به آن مقام نیست، ما درخواست او را اجابت كردیم و باد را مسخّر او گردانیدیم كه هر جا بخواهد به آرامی روان شود.