Abstract:
این پژوهش به بررسی تغییرهای تحرک شغلی بین نسلی مردان در ایران از ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ با استفاده از دادههای سرشماری و طرح نیروی کار میپردازد. روش مورد استفاده برای اندازهگیری تحرک شغلی بر مبنای فاصله آلثام بین ماتریسهای تغییر وضعیت در سالهای مختلف است. نتایج حاکی از کاهش ملایم تحرک شغلی در بازه ۱۳۸۵-۱۳۷۵، سپس کاهش شدیدتر آن در بازه ۱۳۹۰ -۱۳۸۵ است. در ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ تحرک شغلی تغییر معناداری نداشته است. یکی از عواملی که میتواند کاهش تحرک اجتماعی را در این دوره توضیح دهد، تقاضای اشتغال تقریبا ثابت بخش عمومی است. از ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵، با وجود افزایش ۱۰ میلیونی جمعیت فعال، مشاغل بخش عمومی کمتر از ۱ میلیون افزایش یافته است و دادهّها نشان میدهند که افزایش رقابت برای استخدام در این مشاغل موجب شده است که شانس استخدام در بخش عمومی برای پسرانی که پدر شاغل در این بخش دارند، به طور قابل ملاحظهای افزایش یابد. دو پدیده دیگری که با کاهش شدیدتر تحرک شغلی بعد از ۱۳۸۵ همبستگی دارند و میتوانند آن را توضیح دهند، افزایش تعداد دانشجویان، و پدیده مقطعی رشد بدون اشتغال در کشور هستند.
This paper documents the changes in intergenerational occupational mobility among men in Iran for the last two decades. To measure intergenerational mobility, the Altham distance between the job transition matrices has been used for during the period in question. The results suggest that for the period (1996-2011), occupational mobility declined; this downward trend is steeper in 2006-2011, and it has leveled off until 2016. One of the factors that explains this decrease in occupational mobility is the flat supply of public sector jobs. In the period in question, while active population increases by more than 10 million, the public sector jobs rise by less than 1 million, bringing about a higher level of competition for obtaining those jobs. The analysis shows that following this phenomenon, the chance for obtaining public sector job has increased greatly for those whose father had a public sector job. In
addition, jobless growth and higher education boom are two potential reasons for the sharper reduction in mobility during 2005-2011.
Machine summary:
روش مورد استفاده برای اندازهگیری تحرک شغلی بر مبنای فاصله آلثام بین ماتریسهای تغییر وضعیت در سالهای مختلف است.
با استفاده از دادههای سرشماری و طرح نیروی کار، تخمینهای انجامگرفته نشان میدهند که تحرک شغلی بیننسلی در ایران در بازه ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ رو به کاهش است و در بازه ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ این روند کاهنده شدیدتر میشود.
روششناسی پژوهش با توجه به اینکه شغل متغیری گسسته است، روش معمول برای اندازهگیری تحرک شغلی استفاده از جدول تغییر وضعیت است (Xie & Killewald, 2013).
در حالت ۲×۲، شاخص آلثام برابر با مقدار مطلق اختلاف بین لگاریتم نسبت شانس دو ماتریس است: d P,Q = | log ( O P )− log ( O Q )| (2) برای حالتی که ماتریسهای تغییر حالت r سطر و c ستون داشته باشند، فاصله آلثام از این راه محاسبه میشود: ابتدا تمام زیرماتریسهای ۲×۲ ماتریس اصلی که به تعداد[r(r-1)/2]*[c(c-1)/2] هستند، ساخته میشوند.
در مجموع میتوان گفت که با وجود محدودیت دادهها در مشاهده پدر-پسرهای غیرهمخانه، به دلیل اینکه فاصله بین خانوارهای همخانه و غیرهمخانه در طول زمان باثبات است، میتوان برای بررسی روند تحرک شغلی از این دادهها استفاده شود.
ستون d(P,J) در این جدول نشاندهنده فاصله ماتریس تغییر وضعیت از ماتریس تحرک کامل شغلی (همه عناصر یکسان) است و سایر ستونها d(P,Q)یا فاصله بین دو ماتریس جریان در دو سال مختلف سرشماری یا طرح نیروی کار را نشان میدهند.
اول اینکه بین ۱۳۷۵ و ۱۳۹۰ فاصله ماتریس تغییر وضعیت از حالت تحرک کامل از 3/23 به ۲۹ افزایش مییابد که به معنای کاهش تحرک شغلی کشور در این دوره است.