Abstract:
پژوهش حاضر تاریخ نهاد آموزش را نه از منظر پیشرفت که میل به هدایت جامعه بهسوی سعادت عمومی دارد، بلکه از منظر انتقادی بهمثابه نهادی یکدست ساز موردبررسی قرار میدهد بنابراین یافتههای این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش خواهد بود که آموزش چگونه در وضعیتی متکثر، سوژه ملی را برساخت؛ چارچوب مفهومی پژوهش برآمده از مباحث اندرسون در رابطه با خلق تصویر ملت به میانجی آموزشوپرورش در سطح ذهنی و استفاده از مفهوم حکومتندی بهمنظور توضیح سازوکارهای انضباطی در سطح مادی است همچنین از روش تبارشناسی فوکو برای بازنمایی این مقطع تاریخی استفاده شده است. با تکیه بر تبارشناسی در این پژوهش، ابتدا شرایط گذار از آموزش مکتبخانهای به آموزش مدرن براثر دو رخداد جنگ و بیماری در بستر ارتباط با غرب توضیحاتی ارائه شده است که منجر بهصورت بندی کردارها و گزارههایی حول گفتمان ترقی شد و تربیت ملت را به سطح رؤیتپذیری برکشاند و سپس به شرایط برآمدن گفتمان ناسیونالیسم اقتدارطلب در اواخر دوره قاجار پرداخته شده است؛ گفتمان فوق با برجسته کردن ترس از فروپاشی، زمینههای رسوخ در ابژههای قدرت را فراهم ساخت و این فرایند در نظام آموزشی ذیل یکدستسازی اذهان با محوریت کتابهای درسی و یکدستسازی بدنها با تأکید بر مکانسیمهای انضباطی به انجام رسید.
There are three major paradigms in relation to the origin of nations; primordialism, modernism and ethic symbolism. It seems that the modernist paradigm considers the nation as a construct and the result of the bureaucratic processes of the state, and in line with this, Anderson`s ideas on the role of education in nation-building have expanded. Foucault`s discussions about the concept of governmentality on the creation of subjects as mediators of disciplinary institutions have also recently been addressed by researchers in this field. In this research, by using the concepts of these theorists and their methodology, the genealogy of education and nation-building in modern Iran is represented. At first, based on the genealogy in this research, the conditions for the emergence of the discourse of authoritarian nationalism in the late Qajar period were summarized. Then, the study explains minds and subsequently bodies were harmonized in the Reza Shah period. In this step, the method of materialization of this discourse is presented with the power of mediator, which shows itself in the curriculum, educational content, and educational processes. Finally, while explaining the conditions for the discovery of Iranian nationalism, the results showed that the two main concepts of homogenization of minds and homogenization of bodies with mediation on discipline were present.
Machine summary:
برساخت سوژه ملي با ميانجي آموزش وپرورش در ايران (دوره پهلوي اول ) مريم مختاري ، فرشيد رحيمي ، جليل کريمي ، کمال خالق پناه تاريخ ارسال : ٠٧/ ٠٥/ ٩٨ تاريخ بازنگري : ٠٧/ ١٠/ ٩٨ تاريخ پذيرش : ١٠/ ١٠/ ٩٨ چکيده پژوهش حاضر تاريخ نهاد آموزش را نه از منظر پيشرفت که ميل به هدايت جامعه به سوي سعادت عمومي دارد، بلکه از منظر انتقادي به مثابه نهادي يکدست ساز موردبررسي قرار مي دهد بنابراين يافته هاي اين پژوهش درصدد پاسخ به اين پرسش خواهد بود که آموزش چگونه در وضعيتي متکثر، سوژه ملي را برساخت ؛ چارچوب مفهومي پژوهش برآمده از مباحث اندرسون در رابطه با خلق تصوير ملت به ميانجي آموزش وپرورش در سطح ذهني و استفاده از مفهوم حکومتندي به منظور توضيح سازوکارهاي انضباطي در سطح مادي است همچنين از روش تبارشناسي فوکو براي بازنمايي اين مقطع تاريخي استفاده شده است .
با تکيه بر تبارشناسي در اين پژوهش ، ابتدا شرايط گذار از آموزش مکتب خانه اي به آموزش مدرن براثر دو رخداد جنگ و بيماري در بستر ارتباط با غرب توضيحاتي ارائه شده است که منجر به صورت بندي کردارها و گزاره هايي حول گفتمان ترقي شد و تربيت ملت را به سطح رؤيت پذيري برکشاند و سپس به شرايط برآمدن گفتمان ناسيوناليسم اقتدارطلب در اواخر دوره قاجار پرداخته شده است ؛ گفتمان فوق با برجسته کردن ترس از فروپاشي ، زمينه هاي رسوخ در ابژه هاي قدرت را فراهم ساخت و اين فرايند در نظام آموزشي ذيل يکدست سازي اذهان با محوريت کتاب هاي درسي و يکدست سازي بدن ها با تأکيد بر مکانسيم هاي انضباطي به انجام رسيد.