Abstract:
فرار جوانان از خانه پدیدهای می باشد که تمام جوامع را درگیر کرده است. ولی در کلیۀ اجتماعات و تمام زمانها وجود داشته و دارد. پدیدۀ فرار از منزل یک مشکل اجتماعی، خانوادگی و فردی است که سلامت خانواده و جامعه را تهدید می کند. در کل تحقیقات نشان دادهاند که؛ فقر مادی و فرهنگی، تاثیر والدین، نداشتن بینش و ندانستن شیوه های تربیتی مناسب از یک سو و ویژگیهای شخصیتی دختران فراری که برونگراتر و هیجان طلب تر از دختران عادی هستند از سوی دیگر موجبات گرفتاری آنان را در این زمینه فراهم کرده است. در همین راستا طی پژوهش حاضر به بررسی ابعاد شخصیتی و ساختارهای خانوادگی دختران فراری پرداخته و پیامدهای جدایی از خانواده یا فقدان آن، بررسی و راهکارهایی برای پیشگیری ارائه شده است.
Machine summary:
در کل تحقيقات نشان داده اند که ؛ فقر مادي و فرهنگي ، تأثير والدين ، نداشتن بينش و ندانستن شيوه هاي تربيتي مناسب از يک سو و ويژگيهاي شخصيتي دختران فراري که برونگراتر و هيجان طلب تر از دختران عادي هستند از سوي ديگر موجبات گرفتاري آنان را در اين زمينه فراهم کرده است .
در کل با توجه به مطالب بالا و اينکه محققين متعددي از جمله استفان و همکاران ٢(٢٠٠٤)، برلينر و اليوت ٣(٢٠٠٢) و اسپيلان - گريکو٤،(٢٠٠٠) طي تحقيقاتي به اين حقيقت دست يافتند و نشان دادند که فرار از خانه مي تواند به عوامل متعددي مرتبط باشد مي توان اظهار داشت که مطالعه و بررسي ويژگيهاي شخصيتي و خلقي و همچنين ساختار خانوادگي و شيوة فرزندپروري والدين دختران فراري براي جلوگيري از شيوع اين معضل خانمان برانداز از اهميت خاصي برخوردار است و چه بسا با شناسايي چنين ابعادي بتوانيم هم ميزان گسترش اين گروه از نوجوانان را کاهش داده و هم آن دسته از دختراني که به دام چنين مشکلي گرفتار شده اند را بهتر شناسايي کرده و در عين حال در جهت بازگرداندن آنها به عنوان يک عضو مفيد اجتماع اقدامات مؤثري را انجام دهيم .
همچنين نتايج بررسي در ارتباط با نحوه رفتارهاي تربيتي والدين نشان داد که سختگيري و تنبيه شديد و در ٥٨ درصد سوءاستفاده هاي جسماني، جنسي و کار سخت باعث فرار شده ، به علاوه در اين پژوهش ميزان اعتماد به نفس دختران فراري پايين تر از گروه همگن آنها بود.
A family systems approach for preventing adolescent runaway behavior.
Identifying adolescent runaways: The predictive utility of the personality in- ventor for children, Journal of Psychology, 31,152-163.