Abstract:
رضاقلی خان هدایت از شخصیتهای برجستۀ فرهنگی، ادبی و سیاسی عصر قاجار است. او در دربار حسینعلی میرزا فرمانفرما، فرزند فتحعلی شاه قاجار و والی فارس، و پس از مهاجرت به تهران در دربار محمدشاه و ناصرالدین شاه جایگاه ویژهای داشت و محترم بود. هدایت به مدّت پنج دهه در مرکز تحوّلات سیاسی حضور داشت و به مناصبی چون سفارت (با فرمان امیرکبیر)، نظامت و مدیریت دارالفنون، معاونت وزارت علوم و مربیگری مظفرالدین شاه در هنگام ولیعهدی وی، گمارده شد و در عین حال توانست از موقعیت خویش بیوقفه برای تحقیق و نگارش استفاده کند. از این رو، پژوهش در احوال و آثار وی برای تاریخ فرهنگ و ادب و همچنین برای تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران دارای اهمیت است. خطاهای تکراری در شرح حالهای موجود از رضاقلی خان گاه نتیجۀ اتّکای ناموجه به گفتههای خود او بوده و گاه در اثر کم دقّتی تراجم و تکرار بیتحقیق سخن یکدیگر روی داده است. در پژوهش حاضر با رجوع به نسخههای خطی و چاپ سنگی و بازخوانی چندین بارۀ آثار و اسناد تاریخی، برخی از این خطاهای تکراری و پذیرفته شده نشان داده شده و در حد توان نیز تصحیح شده است. مقالۀ پیش رو دستاورد این کوشش است و دادههای آن با توجّه به جایگاه رضاقلی خان در تاریخ معاصر، برای محققان تاریخ و ادبیات ایران سودمند است.
Machine summary:
از آنجا که خود هـدایت ، در شـرح وقـایع سـال ١٢٥٤، ماندنش در تهران و مأموریت خود به خدمت شاهزاده عبـاس میـرزا را بـا هـم ذکـر کرده و در این سال هنوز عباس میرزا ملک آرا زاده نشده بوده ، زنده یـاد عبدالحسـین نـوایی، آغاز للگی هدایت را مربوط به عباس میرزای اول دانسته که جای تردید اسـت ؛ زیـرا عبـاس میرزا ملک آرا چنین تصریح کرده است : لله باشی اول من میرزا فضل الله تبریزی است کهَ للـۀ مرحـوم بـرادرم بـود.
عبدالحسین نوایی نیـز بـدون در نظـر گـرفتن تـاریخ آن دیدار، شاهزاده را عباس میرزا ملک آرا پنداشته و در مقدمۀ چـاپ دومِ شـرح حـال ملـک آرا ماجرای آن ملاقات را آورده و جایی که به واژة "َلله " رسیده ، به پیـروی از متـرجم یادشـده ، در پرانتز نـام رضـاقلی خـان را نوشـته اسـت (نـوایی، ١٣٦١: ١٣ و ١٤)؛ امـا خـود وی در سال های پسین ، هنگام انتشار فهرس التواریخ این اشتباه را دریافته و اصلاح کرده است .
افـزون بـر تصریح هدایت در روضۀالصفا، در سفارت نامۀ خوارزم نیـز، از شـیوة نگـارش و افعـالی کـه رضاقلیخان در شرح چگونگی و زمان عزل امیر، در نسبت با هنگام بازگشت خود، بـه کـار برده است درستی همان تاریخی که خود وی گفته آشکارتر میشود (هـدایت ، ١٣٨٥: ١٦٣ و .
سرایش آن ، به سبب مشغله و موانـع کـاری حـدود ده سـال ادامه داشته و به تصریح هدایت در ابیات پایانی اثر، در سال ١٢٧٧ خاتمـه یافتـه اسـت ؛ امـا نسخه ای از این کتاب که در دست است ، در سال ١٢٨٦ نگاشته شـده ، در کتابخانـۀ مجلـس با شمارة ٤٣٣ نگهداری میشود.