Abstract:
شعر آیینی، شعری متعهد و متاثر از آموزههای دینی، حکمی، اخلاقی و سرشار از معارف اسلامی است که در خدمت ارزشهای دینی قرار دارد. با توجه به فضای مذهبی حاکم بر شهر کاشان و موقعیت اجتماعی و فرهنگی آن، میتوان گفت که شعر آیینی در کاشان، بخش مهمی از ادبیات منظوم را به خود اختصاص داده است و شاعران کاشانی بسیاری در این حوزه فعالیت داشته و دارند. تاریخچۀ شناخت دین و آموزههای آن، موید این مطلب است که انحرافات و کجاندیشیها، خرافات و اندیشههای باطل، هیچگاه از این حوزه جدا نبوده و نیست؛ پس باید کوشید تا ضمن بررسی این آسیبها، زمینۀ شناخت صحیح از ناصحیح و سره از ناسره را برای مخاطبان این گونۀ ادبی و آیینی فراهم کرد. آسیبشناسی شعر آیینی در شمار یکی از آسیبشناسیهای دینی، بیشتر به بررسی ضعفها، نقصها و نارساییهای محتوایی، ادبی و زبانی این گونۀ ادبی میپردازد. بهعبارت دیگر، شناخت بایدها و نبایدها، لغزشها و آفات این مجموعه از اشعار، از اولویتهای آسیبشناسی شعر آیینی است. در پژوهش حاضر، تجزیه، تحلیل و آسیبشناسی شعر آیینی شاعران کاشان در سطح محتوایی انجام شده و دیدگاه اندیشمندان اسلامی و محققان این حوزه نیز از منظر متون و منابع اصیل اسلامی، تحلیل و بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که آسیبشناسی در سطح محتوایی بسیار وسیع است و این مسئله هشدار میدهد که باورها و اعتقادات قلبی مردم بیش از سایر موارد دستخوش تحریف و بدعت است. این پژوهش با روش تحلیلیتوصیفی و همراه با تحلیل محتوا انجام شده است. محدودۀ کار نویسندگان، نقد و بررسی شعر آن دسته از شاعران آیینی در کاشان است که آثارشان تنها بهصورت کتاب منتشر شده است.
Ritual poetry is a poem committed to and influenced by religious, theological and moral teachings and rich in Islamic teachings, which is in the service of religious values. Considering the religious atmosphere in Kashan and its social and cultural status, it can be said that ritual poetry in Kashan is an important part of poetic literature and many Kashani poets have been active in this field. The history of the religious knowledge and its teachings confirms that deviations and distortions, superstitions and false ideas have never been and are not separated from this field; Therefore, while examining these damages, we should try to provide the ground for recognizing the correct knowledge from the incorrect one and pure from the impure one for the audience of this literary and ritual genre. Pathology of ritual poetry, as one of the religious pathologies, focuses on the weaknesses, defects and inadequacies of the content, literature and language of this literary genre. In other words, recognizing the dochr('39')s and donchr('39')ts, slips and pests of this collection of poems is one of the pathological priorities of ritual poetry. In this study, the analysis and pathology of the ritual poetry of Kashan poets have been done in terms of content and the views of Islamic intellectuals and researchers in this field have been analyzed from the perspective of original Islamic texts and sources. The results of the research show that the pathology is very wide in terms of content, and this warns that people’s beliefs are more distorted and innovated than other ideas. This research has been done using an analytical-descriptive method along with content analysis. Our scope of work is analyzing and criticizing the poetry of those ritual poets in Kashan whose works have been published only as a book.
Machine summary:
با توجه به فضای مذهبی حاکم بر شهر کاشان و موقعیت اجتماعی و فرهنگی آن، میتوان گفت که شعر آیینی در کاشان، بخش مهمی از ادبیات منظوم را به خود اختصاص داده است و شاعران کاشانی بسیاری در این حوزه فعالیت داشته و دارند.
گذشته از حکیم افضلالدین مرقی کاشانی، از عرفا، حکما و شاعران قرن ششم و اوایل قرن هفتم، که در رباعیات خود تا اندازهای به این حوزه از شعر وارد شده، باید اذعان کرد که با توجه به منابع در دسترس و فضای فرهنگی کاشان بعد از حملۀ مغول، در عرصۀ شعر آیینی میتوان به فرهیختگانی چون حسن کاشی از شاعران بزرگ قرن 7ـ8ق، ملقب به احسن المتکلمین اشاره کرد که از مناقبگویان حضرت علی(ع) است.
این گونه اعتقادات باطل نهتنها در عصر بنیامیه و صفویه و در گزارههای دینی بلکه در شعر آیینی هم بازتاب وسیعی داشته است؛ برای مثال: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (ناصری کاشانی، 1380: 41) اما علامه طباطبایی در تفسیر آیۀ 49 سورۀ آل عمران، صفاتی مثل خالقیت را خاص خداوند دانسته و عبارت «و احیی الموتی» را بهطور صریح و با توجه به سیاق جمله «بإذن الله» این گونه تفسیر میکنند که صدور این آیات، معجزهای از عیسی(ع) مستند به اذن خداست و خود آن حضرت در این امر و مقدماتش دخیل نبوده و این جمله در آیۀ شریفه تکرار شده تا توهم استقلال ایشان در خالقیت مرتفع شود (طباطبایی، 1388: ج3، 313).