Abstract:
هدف اصلی این مقاله بررسی کارایی نظام مالیاتی ایران به وسیله دو شاخص شناوری و کشش مالیاتی است. بدین منظور با بکارگیری داده های درآمد و پایه مالیاتی انواع مالیات ها طی دوره 1393-1359، در ابتدا شناوری با استفاده از مدل ARDL و الگوی ECM برآورد، و سپس با کنترل سیاست مالیاتی کشش مالیاتی تخمین زده شد. در نهایت، حساسیت تخمین های شناوری به تورم و سیکل های تجاری بررسی شد. نتایج نشان می دهد که در بلندمدت شناوری و کشش انواع مالیات ها تقریباً برابر هستند. اما در کوتاه مدت کشش بالاتر از شناوری است. بر این اساس سیاست های مالیاتی اتخاذ شده نقش چندانی در افزایش درآمدهای مالیاتی نداشته، و افزایش درآمدهای مالیاتی تنها ناشی از رشد پایه مالیاتی است. همچنین تورم تنها در کوتاه مدت بر مقادیر شناوری اثر داشته، و شناوری بلندمدت مستقل از تغییرات تورم است. به علاوه مالیات های مستقیم نسبت به سیکل های تجاری انعطاف پذیری ندارند، و صرفاً مالیات بر کالاها و خدمات دارای رفتار موافق سیکلی است.
The main purpose of this article is to evaluate Iran`s tax system efficiency through tax elasticity and buoyancy indexes. In doing so, buoyancy was estimated using income and tax basis data for various taxes during 1980-2015 through ARDL and ECM model and then, tax elasticity was estimated through tax policy control. Eventually, buoyancy estimation sensitivity was evaluated relative inflation and business cycles. Results suggest that in long term buoyancy and elasticity for various taxes are almost equal. But in short terms, elasticity is greater than buoyancy. According to this fact, tax policies do not play a significant role in tax income increment, and tax income increases due to tax basis growth. Also, inflation only affects buoyancy rate in short terms, and long term buoyancy is independent from the inflation changes. Additionally, direct taxes are not flexible in terms of business cycles, and tax is merely showing a cycle compatible behavior towards commodities and services.
Machine summary:
اين تفاوت بين کشش و شناوري مالياتي در تحليل و ارزيابي اينکه آيا درآمدهاي آتي براي برآوردن نيازهاي مالي دولت ، بدون تغيير در نرخ يا پايه مالياتي موجود، کافي است 1 Arabmazar, GolMohammadi and Bagheri (2012) 2 Tax Elasticity 3 Tax Buoyancy 4 Mukarram يا خير بسيار مفيد ميباشد (تيمسينا١، ٢٠٠٧).
در اين راستا، هدف اين مطالعه بررسي کارايي نظام مالياتي کشور با بکارگيري دو شاخص شناوري و کشش مالياتي است ، که در اين زمينه چند سؤال مهم مطرح است : ميزان شناوري و کشش مالياتي براي درآمد مالياتي کل و نيز اجزاي ماليات هاي مستقيم و غيرمستقيم در نظام مالياتي ايران ، در کوتاه مدت و بلندمدت چقدر است ؟ تورم بر مقدار شناوري مالياتي چه تأثيري خواهد داشت ؟ آيا شناوري مالياتي در طي دوره هاي رکود و رونق اقتصادي ، تغيير ميکند؟ 1 Timsina 2 Maddah and Norouzi (2016) 3 Kuyoh 4 Mandela جهت پاسخ به سؤالات مذکور، مقاله به صورت زير سازمان يافته است : بخش بعدي به مباني نظري ميپردازد؛ در بخش سوم مروري بر ادبيات موضوع خواهيم داشت ؛ در بخش چهارم روش شناسي تحقيق ارائه ميشود؛ بخش پنجم به تخمين مدل ها و تحليل نتايج اختصاص دارد؛ و در پايان نيز نتيجه گيري و توصيه هاي سياستي ارائه ميشود.
1 Taghipour and AlikhanGhomi (1999) به منظور برآورد و تحليل شناوري مالياتي، با بهره گيري از مطالعه دودين و جالز (٢٠١٧) از مدل تصحيح خطا (ECM) با فرم کلي زير استفاده ميکنيم : )به تصویرصفحه رجوع شود) که در آن yt : درآمد مالياتي؛ xt : پايه مالياتي مرتبط ؛ وγj : ضريب شناوري مالياتي کوتاه مدت است .