Abstract:
برای شناخت روش یک علم نخست باید نگاهی تحلیلی به اجزای علم
انداخته و موقعیت روش را در آنها مشخص کنیم. در این نوشتار
کوشیدهایم جایگاه و کار کرد روش را در وهله نخست بررسی و عرضه
کنیم و در حد امکان موقعیت روش را در علوم مشخص کنیم در مرحله
بعد روش درست را از نادرست تمیز داده و موقعیت آنها را تفکیک
کنیم. نکته دیگر تبیین تفاوتهای مفهومی میان اصطلاحاتی چون
مکتب، مدرسه و مذهب است. دانستن این اصطلاحات نقشی مهم در
شناخت دقیق تر مفهوم روش دارد. به دنبال این تبیین مفهومی عواسل
شکل گیری مذاهب را نیز بررسی می کنیم.
Machine summary:
باید ضابطه داشته باشد؛ مثلا شما وقتی علم را منقسم می کنیـد، آن را بـر چند رشته منقسم میکنید، قابلیتی لازم دارد، و اصلا شرطش چیست و خیلی هـم مهـم است ؛ چون این را اگر در رابطه با فقه پیاده کنید باید بدانیـد، چگونـه شـاخه بزنیـد و شاخه های علمی و تخصصی ایجاد کنید و یک شأن دیگر هم مشـارکت علـم در علـم جدیدالتاسیس تحت عنوان علم بین رشته ای، به تعبیر دیگـر مشـارکت علـم در کنـار مشارکتهایی از علم در علوم دیگر برای تکوین یک علم بین رشته ای مـی باشـد؛ مـثلا میدانید علم بین رشته ای هم علم جدیدی است ، هم مرتبط به علوم دیگری که موجـود هستند، میباشد؛ البته نفس شان علوم نیستند؛ بلکه از هر کـدام تخصصـها و آمـوزه هـا، بخشهایی گرفته میشود و بین رشته ای می شوند؛ یعنی یک موضوع بین رشته ای تـراکم و حضور چند علم دیگر نسبت به آن موضوع کنار هم در یک چارچوب مشـخص بـا اهداف مشخص بروز پیدا میکند.
ممکن است روشهای دیگری داشته باشد که به نظر ما غلط باشد؛ مـثلا از رأی استفاده کند؛ بنابراین چون عناصر هر چند به صورت نسبی، جایگاه هـای مسـتقلی دارند؛ ازاین رو یک مکتب یا مدرسه مبتنی بر یک روش نمی توان گفت همـه عناصـر روشی او برخطاست ، یک عناصری هم دارد که درست است .