Abstract:
ارائه گزارشی از سیر تطورات اجماع از نحوه شکل گیری در میان اهل
سنت در مکتب بپغداد و چگونگی مواجهه مکاتب شیعی چون نجف و
کوفه و... با این مساله یکی از اهداف این نوشتار است. همچنین نشان
داده شده که ابتدا اجماع به عنوان عنصر روشی در چه زمینه فکری
کلامی شکل گرفت و سیر تطورات مفهومی و معنایی آن چگونه شد و
چه دغدغهای را در امر فهم گزارههای دینی پیگیری می کرد.
نتیجه گیری در معنای اجماع این شد که: اجماع در این اصطلاح چنین
نیست که حتما همۀ فقها جمع شده و چیزی بگویند، بلکه نوعی تلقّی به
قبول است و منشا این تلقّی هم احتمالاتی بوده است. گاهی منشا اجماع
این بوده که مثلا مشاهیر بغداد آن را پذیرفته اند. بنابراین جنبۀ اصلی آن بیشتر حصول نوعی وئوق به حکم بوده است. به عبارت دیگر به
تدریج نکته این شد که به گونهای قول امام علیه السّلام لا را کشف کنند و کشف
قول امام علیه السّلام شب راههای مختلفی داشته است که در ادامه می آید.
Machine summary:
علمای کوفه بیش تر اهل حدیث بودند و تاریخ حدیث شیعه و میراث های فرهنگی ما از اواخر قرن اول تا نیمه های قرن دوم (از سال ١٠٠ تا ١٥٠) در دست کوفه است و می توان گفت : مهم ترین میراث های ما متعلق به کوفه و در درجـۀ دوم بـا تفـاوت زیادی (مثلا با ٦٠% تفاوت ) بصره و در درجۀ سوم مدینه است ؛ ٢ یعنی در ایـن بـازٔە زمانی ٥٠ ـ٦٠ ساله تا زمان امام صادق ع میراث های ما عمدتا در کوفه نوشته شـده است و تدوین اولیۀ حدیث ما مثلا در قم مقدار خیلی کمی است ٣ و در خراسـان هـم اساسا وجود ندارد.
از آن طرف چـون اهـل سنت اصطلاح اجماع را زیاد به کار برده و روی آن کار می کردند، عده ای از علمای ما هم این لفظ را گرفته و با قدری تصرف ، در مقابل خبر واحد ـ که ظنـی اسـت ـ اجماع را به معنای چیزی گرفتند که وثوق و اطمینان میآورد؛ یعنی لفظ اجمـاع بـه معنای حکم یقینی و امری شد که همۀ فقها قبول کرده اند و ازاین رو بدین سان فتوایی که بین شیعه تلقی به قبول شود، به گونه ای که بتوان آن را فتوا و رأی اهل بیت ع دانست ، حجت است و دلیل آن هم اجماع می باشد؛ ١ سپس بحث بر سر نحـؤە احـراز ١.