Abstract:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر بدن بر رضایت و عملکرد جنسی دانشجویان زن متأهل بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن متاهل شاغل در رشته های علوم انسانی بود که از بین آنها دانشکدههای (روانشناسی و علوم تریبتی،علوم اجتماعی و اقتصاد)که از تصویر بدن خود ناراضی بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. با توجه به هدف پژوهش کسانی که بر طبق پرسشنامه چنـد بعـدی بدن- خود نمره متوسط یا پایین تر از آن را دریافت نمودند، انتخاب و از این بین افرادی که در پرسشنامههای رضایت جنسی لارسون و عملکرد جنسی زنان نمره متوسط به پایین را کسب کردند، تعداد 30 (15 نفر گروه آزمایش- 15 نفر گروه گواه) نفر برای شرکت در برنامه آموزشی شناختی- رفتاری تصویر بدن، انتخاب شدند. برای تحلیل دادههای پژوهش از روش کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در میزان افزایش رضایت و عملکرد جنسی تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0> P). بنابراین برنامه آموزشی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر بدن با اصلاح تصویر بدن منفی میتواند منجر به افزایش عملکرد و رضایت جنسی دانشجویان زن متأهل گردد.
The goal of this research was to determine the effectiveness of the cognitive-behavioral educational program based on body image for sexual satisfaction and functioning for married female university students. The research design was quasi-experimental with a pretest, posttest, and control group. The statistical population of the study included all married female students studying in the faculties of humanities (i.e., Faculties of Psychology and Tributary Sciences; Social Sciences; and Economics) that according to the Multidimensional Body-Self Relations Questionnaire (MBSRQ), were dissatisfied with their body image. Among these students, 30 of whom getting scores lower than the average on Larson's sexual satisfaction questionnaire (LSSQ) and Female Sexual Function Index (FSFI) were selected (15 subjects were assigned to the experimental group, and 15 subjects were assigned to the control group) to participate in the Cognitive-Behavioral Educational Program. The analysis of covariance was used to analyze the data. The results showed that after receiving intervention, a significant difference (P<0/001) was found between the experimental and control groups in the rate of increase in sexual satisfaction and functioning. Based on the findings, it can be concluded that the cognitive-behavioral educational program based on body image and modification of negative body image can be used to increase sexual satisfaction and functioning in married female students who are dissatisfied with their body image.
Machine summary:
Carr, Szymanski, Taha, West & Kaslow 4.
Azra, Uzma, Haresh & Pirbho بيشــتري را در رابطه با رابطه رمانتيک خود احســاس ميکنند؛ بنابراين منجر به جرئت ورزي جنســي پايين و کاهش فراواني فعاليت جنســي ميشــود و زوجيني که تصــوير مثبتي از بدن خود دارند بيشــتر وارد فعاليت هاي جنســي شــده و ممکن اســت رضــايت جنســي بيشــتري را تجربه کنند و از اين رو رضـايت از رابطه زناشـوييشـان بيشـتر خواهد شـد (ملتزر و مک نولتي ، 1 ٢٠١٠)؛ بنـابراين تصـــوير ذهني فرد از بـدن خود ميتوانـد نقش مهمي در فعاليت هاي جنســـي و رضـايت از رابطه زناشـويي در زوجين و بخصـوص زنان داشـته باشـد که اين امر ضرورت توجه به درمان تصــوير بدن منفي را آشــکار مينمايد.
Stinsky, Reece, Dennis, Sanders & Bardzell 6.
با توجه به رابطه تصـــوير بدن منفي با حرمت خود پائين ، اضـــطراب ، اســـترس ، افســـردگي، نارضــايتي و عملکرد ضــعيف جنســي و به طورکلي عملکرد نامطلوب روان شــناختي و با توجه به شــواهد موجود در مطالعات انجام شــده مبني بر تأثير درمان شــناختي رفتاري مبتني بر تصــوير بدن بر عوامـل مـذکور و همچنين توجـه بـه اين نکته که اين عوامل از مهم ترين مؤلفه هاي پديدآورنده نارضـــايتي در روابط زناشـــويي بخصـــوص در ميان زنان ميباشـــند، اين ســـؤال براي محقق پيش ميآيد که آيا برنامه ي آموزشــي شـــناختي- رفتاري مبتني بر تصـــوير بدن بر افزايش رضـــايت و عملکرد جنسي تأثير خواهد داشت ؟ 1.