Abstract:
متون عرفانی، گسترهای پهناور از کنکاشهای روانی برای شناختی هرچند ناچیز از مقام قرب الهی و در مرحلة بعد، شناخت زوایای پنهان و ناشناختة ابعاد روحی خود صاحباثر است تا پروردگار خویش را درک کند و تا حد توان، به وی تقرب جوید. در مکتب روانشناسی تحلیلی یونگ، «فرایند تفرد» تلاش ناخودآگاهانة بشر در دستیابی به تکامل روان است؛ اما در عین حال، همین مفهوم توضیح میدهد که بشر هیچگاه نمیتواند به تکامل روانی مطلق دست یابد، بلکه تنها میتواند با شناخت «فرامن»، به تجربهای فردی، فراگیر و درونی دست یابد. رسالة تمهیدات عینالقضات همدانی، عارف برجستة قرن پنجموششم هجری، این فرایند درونی روان را بازتاب داده است. هدف از این پژوهش، بررسی این سیر روانی در ناخودآگاه نویسندة تمهیدات و تحلیل آن در جستار حاضر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی بیانگر آن است که نویسنده در این اثر کوشیده با بهرهگیری از آموزههای عرفانی و کندوکاو ضمیر ناخودآگاه، سیر تکامل روانی را به صورت ناخودآگاهانه نشان دهد. تأثیر ناخودآگاهانة کهنالگوهای برجستهای همچون «مسیح»، «پیر خردمند» و درنهایت ادغام آنها با کهنالگوی «سایه» و رهنمونی به سوی نور و روشنی، تلاش عینالقضات برای دستیابی به فرایند تفرد و دسترسی بیپیرایه و ناب به «فرامن» است که نمایههایی از کنکاش ذهنی ناخودآگاهانة وی به شمار میآید.
Mystical text is an area of psychological exploration that provides a cognition, albeit a small one, of the position of nearness to God; it also reveals the hidden aspects of its author spiritual dimensions and shows how he/she understands his/her Lord and how he/she approaches to God. In Jung’s school of analytical psychology, “the process of individuation” is an unconscious effort to achieve mental development; it explains that human beings can never achieve the full psychological development, but can only achieve individual, comprehensive and inner experiences by recognizing the "superego". Tamhidat (The Preludes) a treatise written by Ayn al-Quzat Hamadani, the prominent mystic of the fifth and sixth centuries AH, reflects a psychological development. The purpose of the present study is to investigate this development in the unconscious of the author of Tamhidat. The research has been done by descriptive-analytical method. The results indicate that the author, in his magnum opus, unconsciously shows the psychological development using the mystical teachings and exploring the unconscious. The unconscious influence of the archetypes, such as "Christ", "Wise old man" which eventually merge with the archetype of "shadow" and guide to light, is evident in the book; Ayn al-Quzat tries to achieve the process of individuation and to reach "the superego" in a pure and original way.
Machine summary:
در مکتب روان شناسي تحليلي يونگ ، «فرايند تفرد» تلاش ناخودآگاهانۀ بشر در دستيابي به تکامل روان است ؛ اما در عين حال ، همين مفهوم توضيح ميدهد که بشر هيچ گاه نميتواند به تکامل رواني مطلق دست يابد، بلکه تنها ميتواند با شناخت «فرامن »، به تجربه اي فردي، فراگير و دروني دست يابد.
تأثير ناخودآگاهانۀ کهن الگوهاي برجسته اي همچون «مسيح »، «پير خردمند» و درنهايت ادغام آن ها با کهن الگوي «سايه » و رهنموني به سوي نور و روشني، تلاش عين القضات براي دستيابي به فرايند تفرد و دسترسي بيپيرايه و ناب به «فرامن » است که نمايه هايي از کنکاش ذهني ناخودآگاهانۀ وي به شمار ميآيد.
با وجود اين ، هيچ گاه به تعالي محض و بيکم وکاست نميرسد، بلکه تنها ميتواند در مسير دستيابي به کمال ، تلاش کند، (مباشري و خجسته ١٣٩٠: ٦٦) ضعف هاي خويش را بشناسد و به کمبودهاي روحياش پي ببرد: «زندگي رؤيايي ما تحت تأثير پاره اي مضامين و گرايش هاي دوره اي، تصوير پيچيده اي به وجود ميآورد و اگر کسي تصوير پيچيدة يک دورة طولاني را مورد مطالعه قرار دهد، در آن گونه اي گرايش يا جهت پنهان ، اما منظم مشاهده ميکند که همانا فرايند رشد رواني تقريباً نامحسوس فرديت (همان تفرد) است و موجب ميشود شخصيت فرد به مرور غنيتر و پخته تر شود.
به نظر ميرسد از منظر تحليل هاي روان شناختي در مکتب روان شناسي تحليلي يونگ ، اين «عزيز» همان کهن الگوي «سايه » است که عين القضات در پي مستحيل سازي آن با «من » خويش است تا با ادغام آن به «فرامن » دست يابد.