Abstract:
هرچند امروزه مبحث پایداری مورد توجه معماران و شهرسازان قرار گرفته است، اما مشاهده اجمالی معماری عصر حاضر نشان میدهد در عمل، ساختمانها با تکیه بر توان تکنولوژی به دنبال رفع نیازهای انسان هستند و قابلیتهای اقلیم و محیط زیست در رفع نیازهای انسانی در احداث بناها مغفول مانده است. لذا در این پژوهش با توجه به نقش سامانههای ایستا در کاهش مصرف انرژی که عمده هدف معماری پایدار میباشد و همچنین تلاش در جهت تطبیق معماری با اقلیم منطقه، با تکیه بر منابع کتابخانهای و اسنادی به معرفی این سامانهها پرداخته و با محدود کردن پژوهش به متداولترین سامانههای گرمایشی ایستا (پنجره آفتابی، دیوار ترومب و گلخانه)، مزایا و معایب آنها را مورد بررسی قرار داده است. از آنجایی که معایب و محدودیتهای این سامانهها سبب کاهش اقبال در استفاده از آنها به عنوان سیستمهای پایدار و دوستدار محیط زیست میشود، تلاش در جهت رفع آنها میتواند نقش موثری در ترغیب طراحان و کارفرمایان در بکارگیری این سامانهها داشته باشد. لذا در ادامه به روش تحلیلی-اسنادی به ارائه راهکارهایی در جهت رفع محدودیتها و بکارگیری گستردهتر آنها پرداخته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد، میتوان به روشهای مختلف از جمله، ترکیب سیستمها، استفاده از مصالح نوین و همچنین خلاقیت در طراحی و قابلیت بخشی به فضاهای موجود در بنا، راهکارهایی در جهت بهینهسازی و بکارگیری عامتر این سامانهها ارائه نمود.
Machine summary:
لذا در اين پژوهش با توجه به نقش سامانه هاي ايستا در کاهش مصرف انرژي که عمده هدف معماري پايدار ميباشد و همچنين تلاش در جهت تطبيق معماري با اقليم منطقه ، با تکيه بر منابع کتابخانه اي و اسنادي به معرفي اين سامانه ها پرداخته و با محدود کردن پژوهش به متداول ترين سامانه هاي گرمايشي ايستا (پنجره آفتابي، ديوار ترومب و گلخانه )، مزايا و معايب آن ها را مورد بررسي قرار داده است .
مقاله حاضر با تاکيد بر نقش طراحي صحيح اقليمي بر کاهش مصرف انرژي و تاکيد بر سهولت استفاده از اين سيستم ها و نقش آن ها در رسيدن به اهداف معماري پايدار، با محدود کردن پژوهش به سامانه هاي گرمايشي ايستا و با هدف معرفي پتانسيل هاي اين سامانه ها و تلاش در رفع موانع و محدوديت هاي آن ها، با استفاده از منابع اسنادي و کتابخانه اي، مزايا و معايب متداول ترين سيستم هاي گرمايشي ايستا (پنجره آفتابي، ديوار ترومب ، گلخانه ) را مورد بررسي قرار داده و سپس به روش تحليلي-توصيفي با تکيه بر مطالعات اسنادي، به بررسي راهکارهاي بهينه سازي سيستم هاي گرمايشي در جهت رفع موانع و محدوديت ها و استفاده سهل تر از آن ها پرداخته است .