Abstract:
هیپنوتیزم از موضوعات نوپدید نیست؛ ولی دربارۀ به مسائل آن بحث مفصلی شکل نگرفته و لازم است در نوشتههای علمی در خصوص موضوعشناسی و احکام فقهی آن بحثهای علمی مناسبی صورت گیرد. تحقیق حاضر به بررسی تطبیقی احکام هیپنوتیزم در فقه امامیه و ارائۀ راهکارهای صحیح شرعی در کاربرد هیپنوتیزم در درمان با متد فقهی از ادلۀ اربعه میپردازد که در آن به جهات متعددی مانند تطبیق سحر، ضرری بودن، تسلط بر جن و روح و تسلیط آنان بر آدمی، اخبار از غیب و ارتباط با جن و روح، تجسس در امور دیگران پرداخته شده و درنهایت دربارۀ تحلیل کاربردهای هیپنوتیزم در پزشکی و ارائۀ راهکارهای مطابق موازین شرعی گفتوگو میشود. نتایج پژوهش نشان میدهد: ۱. هیپنوتیزم چنانچه خالی از تلقینات غیرواقعی باشد، عنوان سحر بر هیچیک از درجات آن منطبق نیست و از جهت خطراتی که در پی دارد، باید بین آگاهانه و ناآگاهانه بودن هیپنوتیزم و همچنین بین کاربرد درمانی و غیردرمانی آن تفصیل داد؛ در صورت ناآگاهانه بودن، اگر هیپنوتیزم مستلزم ایذای سوژۀ مسلمان باشد یا خطرات جانی داشته باشد، محکوم حرمت است و در صورت آگاهانه بودن نیز اگر مستلزم خطرات جانی باشد و غرض عقلایی مهمی نداشته باشد، محکوم حرمت است. اما از جهت درمان چنانچه تحمل بیماری حرجی یا ضرری باشد و درمان به آن منحصر باشد، روایات و سیره بر جواز آن دلالت دارد. 2. روشهای هیپنوتیزم متداول در رشتههای گوناگون پزشکی اگر از سوی متخصصان و به دور از تلقینات غیرواقعی انجام شود، بیاشکال است.
Although hypnosis is not a new issue but due to the lack of any
comprehensive jurisprudential study it is necessary to be the subject of
scientific discussions on its entity and its due jurisprudential issues.
This article comparatively analyzes hypnosis in Imami Shi`i
jurisprudence and proposes some course of action based on Shariah for its
application.
Therefore, many aspects of hypnosis as being sorcery, harmful to
human, soothsaying, relationship with jinn and spirits and snooping are
scrutinized. The results of this study show that hypnosis without unreal
inculcation is not identical with sorcery in any of its levels and due to its
harms should be distinguished between conscious hypnosis and unconscious
one and also between medical applications and not medical ones.
Machine summary:
ارتباط با ارواح و جن و تسخیر آنها ارتباط با جن و استمداد از آن را هرچند برخي از اصحاب (عاملی، 1417ق، ج3، ص164؛ عاملی، 1413ق، ج3، ص128) از مقولۀ سحر دانستهاند و به حرمت آن حكم كردهاند؛ ولي بنا بر تعریفی که از سحر ارائه شد، تسخير جن و ارتباط با آن موضوعاً با سحر متفاوت است؛ زيرا در ارتباط با جن، عنصر «صرف الشيء عن حقيقته» وجود ندارد و همچنين در ماهيت آن خدعه و نيرنگ نیز نخوابيده است؛ همچنانکه محقق خویي( هم به این مطلب تصریح کرده است (موسوی خویی، بیتا الف، ج1، ص289؛ طباطبایی حكيم، بیتا، ج1، ص290).
گاهي جنی که به تسخیر در میآید، مؤمن است و گاهی کافر است؛ اگر کافر باشد، بین فقها بحثی در جواز تسخیرش نیست، خواه به سبب تسخیر، آزار و اذیت شود یا نشود (طباطبائی قمى، 1423ق، ج4، ص332)؛ ولی چنانچه مؤمن باشد، اگر با طيب نفس به همكاري حاضر شود، بنا بر اينكه سلطۀ مطلق بر نفسشان داشته باشند، شبههاي در جواز آن نيست؛ ولی اگر با كراهت و از روی ناچاري حاضر به همکاری شده باشد، عمومات ادلۀ حرمت ایذای مؤمن شامل آن میشود و برخی فقها بدان تصریح کردهاند (همان)؛ گرچه برخی دیگر مانند محقق خویی( دلیلی بر حرمت آزار جن نمیبینند (موسوی خویی، بیتا الف، ج1، ص289؛ طباطبایی حكيم، بیتا، ج1، ص290).