Abstract:
هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی و میزان اهمیت هر یک از مولفه های دلبستگی شغلی از دیدگاه کارکنان است. علاوه بر این نیز همبستگی دلبستگی شغلی کارکنان با وفاداری آن ها نسبت به سازمان و میزان تحصیلات و سابقه خدمت کارکنان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان آموزشی، پژوهشی و مالی دانشگاه شهید بهشتی می باشد که نمونه آماری این پژوهش از طریق فرمول کوکران به تعداد ۱۲۴ نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته میزان دلبستگی شغلی کارکنان و اهمیت هریک از عوامل آن از دیدگاه کارکنان مورد بررسی قرار گرفت این پرسشنامه در دوبخش ۲۰ گویه ای طراحی شد که در مجموع ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه محقق ساخته ۰.۷۹۷ می باشد. این مطالعه نشان داد که اختلاف معناداری در میانگین نمره دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی بین وضع موجود و مطلوب آنها وجود دارد و میانگین وضع موجود دلبستگی شغلی کارکنان به میزان ۸۳/۰ کمتر از وضعیت مورد مطلوب آنهاست. میانگین دلبستگی شغلی در مجموع به میزان ۱۲/۰ پایین تر از میانگین نظری قرار دارد که آماره t برای آن ۶۲۰/۲- بوده و مقدار معناداری آن در سطح کمتر از ۰۵/۰ تایید شده است و فقط میانگین دلبستگی شغلی در مولفه «شرایط شغل و تناسب شاغل با آن» بر خلاف دیگر مولفه ها به مقدار ۱۳/۰ بالاتر از میانگین نظری قرار دارد. در خصوص میزان اهمیت هریک از عوامل دلبستگی شغلی از دیدگاه کارکنان مولفه «شرایط شغل و تناسب شاغل با آن» از بیشترین اهمیت برخوردار است، پس از آن مولفه «رهبران و مدیران» جایگاه دوم، مولفه «نظام جبران خدمات و پاداش» جایگاه سوم و مولفه «فرصت های یادگیری و رشد کارکنان» از کمترین اهمیت برخوردار است. همچنین در اندازه گیری دلبستگی شغلی کارکنان بین مولفه رهبران و مدیران با سابقه خدمت کارکنان همبستگی معناداری در سطح آلفای کمتر از ۰۵/۰ وجود دارد و بقیه ضرایب همبستگی معنادار نشده اند.
The main purpose of this study was to investigate the analysis of Job Engagement factors among Shahid Beheshti University’s staffs and the importance of components of Job Engagement from staffs' point of view. The method of research is descriptive-correlational. The statistical population of this research was all educational, research and financial staffs of Shahid Beheshti University. The sample of this study was selected through Cochran formula in 124 people by stratified random sampling. A researcher-made questionnaire was used to measure the level of staffs' Job Engagement and the importance of each factor from the perspective of staffs. This questionnaire was designed in two parts of 20 items that total Cronbach's alpha coefficient for the researcher-made questionnaire was 0.79. This study showed that there is a significant difference in the mean of Job Engagement scores of staffs of Shahid Beheshti University between their present and desirable status and the average status of Job Engagement of staffs is 0.83 less than their desired situation. The average of Job Engagement is lower than the theoretical average of 0.20 that was t-statistic of -2.620 and its significant level was confirmed less than 0.05, and only the mean of "working conditions" in the Job Engagement unlike other components is 0.13 higher than the theoretical average. “Working conditions" has the utmost importance then the element of "leaders" has the second component, "system of compensation and rewards" had a third place and the component of "learning and growth opportunities of staffs" had of paramount importance. Also, there is a significant correlation between the staffs’ involvement between the components of managers and managers with staffs’ years of service at significance level less than 0.05, and the other correlation coefficients are not significant.
Machine summary:
تحليل عوامل دلبستگي شغلي کارکنان دانشگاه شهيد بهشتي و ميزان وفاداري آن ها به دانشگاه The Analysis of Job Engagement Factors among Shahid Beheshti University’s Staffs and their Degree of Loyalty to the University تاريخ دريافت مقاله : ٩٧/٠٥/٢٣، تاريخ دريافت نسخه نهايي: ٩٧/٠٧/٢١، تاريخ پذيرش مقاله : ٩٧/١٠/٠٢ فرنوش اعلامي ١ و حامدحسينيضرابي 2 چکيده هدف اصلي ايـن پـژوهش بررسـي ميـزان دلبسـتگي شـغلي کارکنان دانشگاه شهيد بهشتي و ميـزان اهميـت هـر يـک از مولفه هاي دلبستگي شـغلي از ديـدگاه کارکنـان اسـت .
دلبستگي کارکنان از جمله متغيرهايي است کـه بـا ايجـاد آن در کارکنـان ، مـيتـوان شـاهد پيامدهاي مثبت براي سازمان بود و پژوهش هاي متعددي ايـن پيامـدهاي مثبـت سـازماني را در حوزه هاي مختلفي مانند عملکرد بالاتر کارکنان ، وفاداري کارکنان ، نرخ جابجـايي کمتـر و ميـزان غيبت کمتر مشاهده کرده اند (ساکس ، ٢٠٠٦؛ کريستين ، گارزا و اسلاتر٥، ٢٠١١؛ اوبويل و هارتر، 6 ٢٠١٣) براي مثال ، لاولر(١٩٨٦) معتقد است سطوح بالاي دلبسـتگي کارکنـان منجـر بـه فعـال کردن انگيزش کارکنان ميشود و يک اصل اساسي بـراي ايجـاد توسـعه رقابـت در کسـب و کـار مدنظر قرار گرفته است ؛ زيرا افراد تمايل دارند بيشتر به صورت ذهني و روان شناختي در کار خود سرمايه گذاري کنند (يارمحمدزاده و فيضي، ١٣٩٤).
١٤٢ فصلنامه مشاوره شغلي و سازماني/ دوره ١١، شماره ٣٩/ تابستان ١٣٩٨ ٥) آيا رابطه معناداري بين سابقه خدمت و تحصيلات کارکنان دانشگاه با دلبسـتگي شـغلي آنـان وجود دارد؟ روش پژوهش پژوهش حاضر از نوع تحقيقات کـاربردي اسـت و بـا توجـه بـه ماهيـت مسـئله توصـيفي از نـوع همبستگي است .
Measuring and Managing Employee Work Engagement: A Review of the Research and Business Literature.