Abstract:
قدرتهای بزرگ همواره میکوشند با ارتقای مولفههای قدرت نرم خود، منافع خویش را در جهان جستجو نمایند. در این مقاله تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که چه اقداماتی را میتوان در قالب دیپلماسی فرهنگی ایثار به عنوان زیرشاخه دیپلماسی عمومی در قبال کشورهایی که به لحاظ فرهنگی، مذهبی، تاریخی و... با ایران قرابت دارند، انجام داد تا ضمن حفظ موقعیت کنونی، روابط فرهنگی با این کشورها توسعه هم پیدا کند و به طور کلی اینکه گفتمان فرهنگی ایران در زمینه ایثار چگونه است؟ در مسیر انجام پژوهش از منابع کتابخانهای، اینترنتی و الکترونیکی استفاده گردیده است. پاسخ مقاله به پرسش مذکور این است که دیپلماسی فرهنگی ایثار که از فرهنگ ملی، بومی و تاریخی ایرانی نشات گرفته، توانسته است خود را با آموزهها و فرهنگ اسلامی تکمیل نماید. به همین دلیل است که قادر به اشاعه اندیشهها و انعکاس روحیه آزاداندیشی و همنوعدوستی به ملتهای منطقه و جهان است. به طور کلی، دیپلماسی فرهنگی ایران در زمینه ایثار با توجه به تاثیرگذاری معنا و اندیشه انقلاب اسلامی پیریزی گردیده است. این بازنمود گفتمانی درصدد تحکیم بنیانهای معرفتی فرهنگ بومی و تعمیم ارزشها، دانشها و نگرشهای تولید شده به فراسوی مرزهای جغرافیایی است. در این رهگذر از دیپلماسی نرم و قدرت اقناع بهره میگیرد.
The big powers have always been trying to pursue their own interests in the world by upgrading the components of their soft power. In this paper, an attempt has been made to provide an answer to the question that“what actions can be taken in the form of cultural diplomacy of sacrifice as a sub-branch of public diplomacy vis-à-vis the countries that are culturally, religiously, historically, etc. in close relations withIran so thatwhile maintaining the current situation, cultural relations with these countries could also be expanded.Generally speaking, the aim of this paper is to through light on the cultural discourse of Iran with regards to sacrifice.Library andinternet resources have been referred tofor the purpose of making this research authentic. As per the findings of the research, the answer to theabove question is that the cultural diplomacy of sacrifice, which has its roots in the national, indigenous, and historical culture of Iran, has been able to complement itself with Islamic teachings and culture. And it isfor this reason that it has been able to spread the spirit of open-mindedness and philanthropy to the nations of the region and the world. In general, with regards to the culture of sacrifice it must be noted that the Iranian cultural diplomacy has been formedunder the influence of the meaning and the foundations of the Islamic Revolution. This discourse seeks to consolidate the epistemological foundations of indigenous culture and to interact with other nations of the world on the basis of the values, knowledge, and attitudes that have been the by-products of the Islamic Revolution of Iran. In order to fulfill this end, resort is being made to soft diplomacy and the power of the discourse.
Machine summary:
جوزف نای استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد یکی از اندیشمندان پیشگام در این زمینه بود (کتابی، یزدانی و رضایی، ۱۳۹۱: ۱۰۹) که مفهوم قدرت نرم را برای اولین بار مورد استفاده قرار داد (پورسعید، ۱۳۸۹: ۳۵).
در همین راستا و بنابر نظرات برخی از اندیشمندان ایرانی، غرب همواره در تلاش بوده است با بهرهگیری از تبلیغات وسیع سیاسی و استفاده از زیرساختهای ارتباطی، اطلاعاتی و پروپاگاندا، محیط سیاسی و افکار ملی و بینالمللی را تحت تأثیر پیامها، سیاستها و اهداف خود قرار دهد و بدین ترتیب و با استفاده از رسانههای نوین و سازمانهای بینالمللی امروزی، دستور روز را برای مخاطبان مشخص کند؛ بخشی از ابعاد این نوع از تبلیغات و پروپاگاندا به دیپلماسی عمومی معروف شده است.
بنابراین، دیپلماسی عمومی به وسیله عناصر فرهنگی و ارتباطی و با بهرهبرداری از قدرت نرم (بیش از قدرت سخت) درصدد ایجاد همفکری با دیگر جوامع بر مبنای تبادل تمدنی است که این نوع از دیپلماسی، زمانی به جایگاه و مفهوم واقعی خود دست مییابد که: «کشوری برای انتقال غنای نهفته در فرهنگ و تمدن خود با استفاده از سازوکارها و ابزارهایی از همان جنس به معرفی و انتقال آن به سایر ملل پرداخته و آن را در سیاست خارجی خود لحاظ نماید» (خانی، ۱۳۸۶: ۲۲۷).