Abstract:
حمایت از حقوق بشر در درجه اول یک موضوع مربوط به حقوق داخلی است. تکامل جامعه جهانی آن را از حمایت بینالمللی برخوردار نموده است. اتحادیه اروپا در سیاست خارجی خود علاوه بر پیگیری اهدافی چون امنیت ملی و توسعه اقتصادی، مسائل حقوق بشری را نیز مد نظر داشته است. اتحادیه اروپا از قدرت نرم به جای قدرت سخت در دیپلماسی خود استفاده میکند و همچنین جهانی سازی حقوق بشر را مبنای اصل ایدئولوژیک سیاست خارجی خود قرار داده و احترام به حقوق بشر، به شرط اساسی عضویت در اتحادیه اروپا بدل گشته است. کنوانسیون اروپایی حقوق بشر یک نمونه و الگوی خوب از نخستین تلاشهایی است که برای اجرایی کردن حقوق بشر صورت گرفته و آن را از حالت اعلامی صرف خارج نموده است. در این کنوانسیون یک دادگاه اروپایی فراملی به منظور نظارت بر عملکرد دولتهای عضو در پیروی از اصول مندرج در کنوانسیون در زمینه حفظ حقوق بشر پیش بینی گردیده است.
The protection of human rights is primarily a matter of civil rights. The evolution of the global village has benefited it of international support. In the European Union (EU) foreign policy, in addition to the pursuit of national security and economic development, human rights issues have been also considered. European Union uses a soft power rather than hard power in its diplomacy, and has put the universalization of human rights as the foreign policy ideological principle while respecting human rights has become as a fundamental requirement for EU membership. The European Convention on human rights is a good paradigm of the first attempts to implement human rights and bringing it out from the "announcement" state to materialization. In this convention, in order to monitor the performance of the member states in compliance with the principles contained in the convention on the protection of human rights, a European supranational court has been predicted.
Machine summary:
گرچه خود اصطلاح "حقوق بشر" جهاني شده است و کسي با کاربرد اين اصطلاح مخالف نيست ولي کمتر کسي است که به طور واقعي بداند حقوق بشر کدام است و چه اهميتي دارد؟(جلالي،٢:١٣٨٢) اتحاديه اروپا بعنوان يکي از قدرتهاي موثر جهاني، داراي "سياست مشترک امنيتي وخارجي " مدون و مصوب در زمينه حقوق بشر است که دولت هاي اروپايي را به پيگيري اهداف تعيين شده موظف ميکند.
هر چند که کنوانسيون در حال حاضر نيز در نظام حقوقي اتحاديه و به ويژه رويه قضايي ديوان دادگستري اروپايي مورد استناد قرار ميگيرد، اما پيوستن اتحاديه به کنوانسيون، جايگاه آن را در نظام حقوقي اتحاديه نهادينه خواهد ساخت و نيز نظارت بر رعايت حقوق بشر در فعاليت هاي اتحاديه را، براي تضمين بيش تر بر عهده نهادي خارج از اتحاديه (يعني دادگاه اروپايي حقوق بشر) قرار خواهد داد.
(٢٠٠٧٦٥,Letsas) اين اعتقاد که کنوانسيون، يک سند زنده است موجب شده که ديوان در تفسير کنوانسيون، به پيشرفت هاي دول متعاهد در اجراي حقوق مورد حمايت کنوانسيون و اوضاع واحوال روز، به ويژه تحولات 111 حقوق داخلي دولت هاي عضو، متون تهيه شده توسط شوراي اروپا، ديگر معاهدات بين - المللي و رويه نهادهاي حقوق بشري توجه نمايد.
اين کنوانسيون را ميتوان آغاز تحولي مهم در توسعه و ارتقا حقوق بين الملل بشر به شمار آورد، به اين دليل که به موجب اين سند براي نخستين بار يک مرجع قضايي ويژه جهت رسيدگي به شکايت افراد در خصوص نقض حقوق بشر و آزاديهاي اساسي آنها ايجاد گرديد.
تمام موارد پيش گفته نشان از آن دارد که موضوع حقوق بشر، در حال حاضر از نقشي کارآمد در سياست هاي اتحاديه اروپا، کنوانسيون اروپا و دادگاه اروپايي حقوق بشر برخوردار شده است .