Abstract:
بیان مسئله
رابطه «معماری» و «حفاظت معماری»، براساس بنیان های مشترکی که با یکدیگر دارند، موضوعی سنتی است. مسئله پژوهش حاضر پیرامون رابطه سه گانه «معماری»، «فناوری» و «حفاظت معماری» شکل گرفته که به موازات تحول فناوری، به وجود آمده و منجر به ابهاماتی در نقش معمار در رابطه سه گانه نوین شده که هنوز در جوامع در حال توسعه مرتفع نشده است.
هدف پژوهش
بازخوانی نقش معمار در امر حفاظت معماری پس از تحول فناوری از سنتی به پیشرفته در جوامع توسعه یافته غربی به منظور توجه دادن جوامع در حال توسعه به این موضوع است.
روش پژوهش
این مقاله با ترکیب روش های تاریخی و علی از زیرمجموعه های رویکرد کیفی انجام پذیرفته است.
نتیجه گیری
از آنجا که توجه محض حوزه «حفاظت معماری» به بعد هنری و یا فنی «فناوری معماری» و همچنین غفلت از ارزش های اجتماعی چالش هایی را در پی دارد، حفاظت معماری توجه به هر دو بعد و ارزش های اجتماعی را مد نظر قرار داده که به واسطه تقرب به پارادایم فرهنگ گرا محقق شده است. این ارتباط سه گانه «معماری»، «فناوری» و «حفاظت معماری» با یکدیگر و با جامعه، به عنوان یک قاعده مشتق شده از پارادایم فرهنگ گرا، لزوم حضور معمار را در امر حفاظت معماری، از یک سو به لحاظ پوشش دادن وجه معماری در این سه گانه و از سوی دیگر به لحاظ ارتباط دادن این سه گانه با فرهنگ جامعه، اجتناب ناپذیر کرده است. همچنین معمار، به دلیل داشتن توانایی در تعامل شایسته با متخصصان حوزه های «حفاظت معماری» و «فناوری» و توانایی در ایجاد تعادلی مطلوب بین این دو حوزه، رهبری این ارتباط را نیز به عنوان یک تکلیف حرفه ای بر عهده دارد.
Machine summary:
این ارتباط سهگانۀ «معماری»، «فناوری» و «حفاظت معماری» با یکدیگر و با جامعه به عنوان یک قاعدۀ مشتق شده از پارادایم فرهنگگرا، لزوم حضور معمار را در امر حفاظت معماری، از یک سو به لحاظ پوشش دادن وجه معماری در این سهگانه و از سویی دیگر به لحاظ ارتباط دادن این سهگانه با فرهنگ جامعه، امری اجتناب ناپذیر ساخته است.
اما بر اساس پرسش و هدف این مقاله، در این بخش، منابعی که به چگونگی این ایفای نقش، قدری عمیقتر نگریستهاند، مورد توجه قرار گرفتهاند؛ که بدین شرح میباشند: برنارد فیلدن (1394، 15ـ14) در کتاب «حفاظت از بناهای تاریخی»، ضمن اینکه بر لزوم ایفای نقش تخصصهای متعدد در امر حفاظت توصیه نموده، بر لزوم نقشآفرینی معمار به عنوان رهبر اقدامات حفاظتی در رابطه با تخصصهای مختلف، تأکید نموده است و این جایگاه را به نقش رهبر یک ارکستر تشبیه کرده که باید به کمک نوازندگان، یک اثر هنری خلق کند.
مبانی نظری موضوع مهمی که لازم است مورد توجه قرار گیرد، ویژگی میانرشتهای حفاظت معماری است؛ که در جوامع غربی، تا چندین قرن پس از جدایی تخصصها مورد غفلت بود و متعاقباً نقش معمار را در این حوزه، دچار چالشهایی نمود.
اساساً معمار به دلیل دارا بودن خلاقیت، قادر به نوآوری در فناوری میباشد (سیمیچ و وارک، 1396، 153ـ151)؛ که در مواجهه با امر حفاظت معماری نیز به عنوان زیرمجموعهای از کلیت معماری، همین صلاحیت و توانایی را دارا است (مونیوس ویناس، 1397، 152) و (Alana, Al-hagle & Hasan, 2019, 334).
ICOMOS Charter Principles For The Analysis, Conservation And Structural Restoration Of Architectural Heritage.