Abstract:
مبحث وجوب و امتناع سابق و لاحق بر موجودات، یکی از مباحث مهم و پر چالشی است که از دیرباز موضعگیری ها و دیدگاههای مختلفی میان اندیشمندان اسلامی ایجاد کرده است. مشهور متکلمان معتقدند علت هیچ گاه توان ضرورت بخشیدن به معلولش را ندارد. در مقابل، مشهور فلاسفهی اسلامی معتقدند اصل ضرورت، اصل بدیهی است و بر این اساس، وجود معلول در فرض وجود داشتن علت تامهاش ضروری و تخلف ناپذیر است. در این مقاله سعی بر این است تا با روش توصیفی- تحلیلی ضمن توضیح انواع وجوب و امتناع در فلسفه، به تبیین وجوب و امتناع سابق و لاحق بر موجود از دیدگاه آیت الله جوادی آملی پرداخته شود.
The topic Previous necessity, and Previous and next impossible, and understanding of beings is one of the most important and challenging topics that has long been the source of views and views among Islamic scholars. Famous theologians believe that the cause can never necessitate its disability. On the contrary, the famous Islamic philosophers believe that the principle of necessity is an obvious principle and, accordingly, the existence of an effect is necessary and irrefutable in the assumption of the existence of a universal cause. In this article, we try to describe the necessity and the refusal of the former and to rely on existing from the point of view of Ayatollah Javadi Amoli by descriptive-analytical method.
Machine summary:
لذا ضرورتی که با قاعده «ل دع اءض وار زا دج ا » اثبـات مـیشـود، ضـرورت سـابق اسـت ، نـه ضرورت لاحق و تقدم آن بر وجود معلول نیز تقدم رتبی است ؛ چنانکه رتبه ضرورت لاحق ، مؤخر از وجود و به این معناست که معلول حین الوجود هرگز معدوم نمیشود و وجودش ضرورت دارد؛ بنابراین نه وجوب سابق و نه وجوب لاحق هیچ کدام زماناً بر وجود معلول ، تقدم یا تأخر ندارنـد؛ بلکه این دو با معلول هم زمان هستند؛ ولی رتبتاً وجوب سابق ، مقدم بـر وجـود معلـول و وجـوب لاحق ، مؤخر از آن است .
مثل همه اموری که در این جهان پدید میآینـد و از بـین مـیرونـد امکـان ذاتـی بـا ضرورت بالغیر و امتناع بالغیر منافات ندارد زیرا اشکالی ندارد که شیء بحسب ذات لا اقتضا باشـد یعنی نه ضرورت وجود داشته باشد و نه امتناع وجود لکن بحسب اقتضاء غیر ضـرورت یـا امتنـاع پیدا کند و چون علت ضرورت دهنده به معلول است هر ممکن بالذاتی در حـال وجـود ضـرورت بالغیر دارد و در صورت عدم امتناع بالغیر.
به عبارت دیگر، اگـر وجـوب سابق معلول پذیرفته نشود، لازم میآید ترح بلامرجح واقع شـود، در حـالی کـه تـرجح بلامـرجح محال است ، زیرا اگر ماهیت در هنگام موجود شدن از حـد اسـتوار خـارج نشـده و بـه مرحلـه ی وجوب نرسیده باشد، در این صورت ، ماهیت ممکن بدون مرجح و بـه ثصـورت صـدفه و اتفـاقی موجود شده است و صدفه و اتفاق به معنای ترجح بلا مرجح است ، که همـان نفـی علیـت اسـت .