Abstract:
در فضای پرچالش و رقابتی امروز صنایع کشور، تصمیمگیریهای مدیریتی در زمینه کسب مزیتهای رقابتی به عاملهای متعددی بستگی دارد که شناسایی آنها میتواند به بهبود فرایندهای تصمیمگیری مدیران کمک شایانی داشته باشد. هدف این پژوهش، تعیین عاملهای موثر بر تصمیمگیریهای مدیریتی در بهکارگیری راهبردهای کاهش (رهبری) هزینه، تمایز محصولات، تمرکز بر هزینه و تمایز متمرکز در برابر نداشتن راهبرد در بخشهای 10 (تولید فراوردههای غذایی) و 11 (تولید انواع آشامیدنیها) تقسیمبندی ISIC نسخه چهارم در کارگاههای متوسط و بزرگ در ایران است. به منظور تعیین گرایشهای مدیریتی نسبت به این راهبردها از یک مدل رگرسیون لاجیت چندگانه استفاده شده است. دادههای این پژوهش، با تکمیل پرسشنامه از 94 مدیر واحدهای تولیدی مربوطه بهدست آمده است. تحلیل توصیفی از اطلاعات بهدست آمده از شرکتهای مورد بررسی نشان داد که راهبرد تمایز محصولات باکسب 30 درصد فراوانی، راهبرد انتخابی بیشتر شرکتهای مورد بررسی میباشد. نتایج پژوهش گویای آن است که متغیرهای تجربه و تحصیلات مدیر، تنوع محصول، رقابت در بازار محصول و برند معتبر شرکت میتواند تاثیر قابل ملاحظهای بر راهبرد انتخابی شرکت داشته باشد. از میان رهیافتهای مختلف در راستای کسب مزیت رقابتی، رهیافت تمایز محصولات توانایی بیشتری در کسب مزیت رقابتی، در شرایط افزایش رقابت بنگاهها، دارد. متغیرهای تنوع محصول با ضریب 54/ 1، برند معتبر با ضریب 88/ 0 و تحصیلات مدیر با ضریب 78/ 0 بیشترین اثرگذاری را بر احتمال گزینش راهبرد تمایز توسط مدیران دارند. از این رو پیشنهاد میشود، بنگاههای فعال در صنایع غذایی با ابزار لازم از جمله متنوعسازی محصولات و ایجاد برندهای معتبر داخلی و خارجی در زمینه ارائه محصولاتی متمایز و منطبق بر خواستههای بازار تلاش نمایند.
In today’s competitive and challenging environment industries, management decisions in the field of business competitive advantage depends on many factors that identifying them can help managers to improve decision-making processes. The purpose of this study was to determine the factors that influence management decisions on the application of reduction(leadership) costs, product differentiation, cost focus and differentiation focus strategies in section10(food production) and11(to produce a variety of beverages) in ISIC division in the fourth edition of medium and large companies. The strategy to determine orientation of the management with Multinomial logit regression model is considered. The data of this study, gathered with 94 questionnaires from managers. Descriptive analysis of data from investigated companies shows that strategy of product differentiation with frequency 30% is selective strategy in most companies surveyed. The results suggest that the variables of experience and education of manager, product variety, product market competition and famous brand of a company can have significant impact on election of the strategy. Among the different strategies in order to gain competitive advantage, product differentiation strategy is more capable of competitive advantage, in terms of increasing the competitiveness of firms, there. Variables such as product diversification by a factor of 1/54 percent, Brand by a factor of 0/88 percent and manager education by a factor of 0/78 percent are most likely variables for influencing the differentiation strategy by managers. Therefore, it is suggested that firms in the food industry, with the necessary tools, including the diversification of products and the creation of national and international brands, provide different products according to the market demands.
Machine summary:
هدف این پژوهش ، تعیین عامل های موثر بر تصمیم گیریهای مدیریتی در به کارگیری راهبردهای کاهش (رهبری) هزینه ، تمایز محصولات ، تمرکز بر هزینه و تمایز متمرکز در برابر نداشتن راهبرد در بخش های ١٠ (تولید فراورده های غذایی) و ١١ (تولید انواع آشامیدنیها) تقسیم بندی ISIC نسخه چهارم در کارگاه های متوسط و بزرگ در ایران است .
در این بخش راهبرد تولیدکنندگان برای کسب مزیت رقابتی شامل راهبرد کاهش (رهبری) هزینه ها، تمایز محصولات ، تمرکز بر هزینه و تمایز متمرکز در قبال تولید بدون راهبرد خاص مطرح شده است و در ادامه تعداد کارکنان واحد تولیدی، نوع بازاری که محصول تولید شده در آن عرضه میشود، بازاری که نهاده - های مورد نیاز برای تولید از آنجا تامین میشود، چرخه عمر محصول (معرفی، رشد، بلوغ ، افول )، تنوع محصول تولیدی و دارای نام تجاری (برند) معتبر در سطح بازار بودن ، مورد سوال قرار گرفت .
جدول (٣) اثر متغیرهای مستقل روی احتمال گزینش راهبرد تمایز (به تصویر صفحه رجوع شود) منبع : یافته های تحقیق در جدول (٤) معنادار بودن ضریب متغیر Bra یا نام تجاری در سطح ٥ درصد و ضریب متغیرهای Exp یا تجربه مدیر، Cycl یا چرخه عمر محصول و Mar یا نوع بازار محصول در سطح معناداری ١٠ درصد، گویای آن است که : الف ) با افزایش اعتبار برند (نام تجاری) بنگاه تولیدی، احتمال گزینش راهبرد تمرکز بر هزینه در مقایسه با نداشتن راهبرد کاهش مییابد.