Abstract:
تا دههی هشتاد اکثر کشورهای در حال توسعهی صادرکنندهی نفت جزو گروههای مذاکرهکنندهی گات نبودند (البته به استثنای گابون، اندونزی، کویت و نیجریه که همهی آنها بر اساس مادهی 21 به عنوان گروههای مذاکرهکننده بالفعل به عضویت درآمده بودند). سایر کشورهای تولید کننده نفت به دنبال پیوستن به گات نبودند و مسائل مرتبط با نفت و انرژی مورد بحث قرار نگرفتند. گفته میشود که یک توافق اخلاقی بین کشورهای مهم و فعال در تجارت وجود داشت که در مورد مسائل نفت در گات به دلیل ترس از ماهیت راهبردی تجارت نفت بحث نکنند. چرا که اهمیت نگرانیهای امنیتی در مشتقات نفت مذاکرات را سیاسی خواهد کرد. تلقی خود کشورهای صادرکننده نفت این بود که آنها منافع اندکی از الحاق به گات به دست میآورند چرا که کالایی را صادر میکنند که دستیابی به بازار آن کالا نگرانی خاصی را برایشان ایجاد نمیکند و از طرف دیگر واردکننده سایر کالاها نیز هستند. از این رو فکر میکردند ملزم شدن به قوانین گات با توجه به سیاستهای خودشان در بخش انرژی و نظام وارداتیشان به طور کلی سبب متضرر شدن آنها میشود این مقاله درصدد است مسیر جهانیسازی بخش انرژی را از طریق سازمان تجارت جهانی تبیین نماید.
Until the 1980s, most oil-exporter developing countries were not part of the negotiating groups in the GATT (with the exception of Gabon, Indonesia, Kuwait and Nigeria) Other oil -producing countries did not intent to join the GATT and therefore the oil and energy issues in these countries were not considered seriously. It is said as an unwritten law between the developed countries, the oil issues did not discuss in the GATT negotiations because of the strategic nature of the oil business. In addition, the primary interpretation of the oil exporting countries was that the Benefits of accession to the GATT would be low because they were exported goods that without GATT rules have a good demand but they imported a wide range of other industrial commodities that are subject to the rules of the GATT. Therefore, the first impression was that it joining to GATT rules with regard to their domestic policies in the energy sector and trade system would damage their country. This paper tries to study the process of globalization of the energy sector through the WTO and show how the WTO has been removed barriers of energy market and provides the context of globalization of energy sector
Machine summary:
مسئله ي قيمت گذاري دو نرخي و قوانين WTO مسئله ي قيمت گذاري دو نرخي در کنار موضوعات مربوط به محدوديت هاي صادراتي بر بعضي از کشورهاي تجارت کننده ، در نشست وزيران گات در ١٩٨٢ مطرح شده است و باز در دور مذاکرات اروگوئه نيز با اين ديد که بايد براي هدايت اين گونه رويه ها قوانين جديدي وضع کرد، مطرح شدند.
در حالي که بسياري از اين طرح ها با هدف باز کردن تمام يا بخشي از بازار خدمات انرژي جهت سرمايه گذاري خارجي مطرح شده بودند، طرح ونزوئلا ماده ي ٤ تعهدات را از جانب بعضي از کشورها يا بنگاه هايي که از اين آزادسازي سود ميبرند، ضميمه کرده بود به طوري که کشورهاي ذي نفع در آزاد سازي تعهدات در زمينه انتقال فناوري ، به سامانه هاي توزيع نيز دسترسي داشته باشند.
Protocol of Provisional Application ٥) با افزايش نگراني هايي که در مورد مسائل محيط زيست وجود دارد و با در نظر گرفتن کنوانسيون تغييرات محيط زيست و پروتکل کيوتو، آيا دستورالعمل هاي سازمان تجارت جهاني ميتواند رابطه ي بين انرژي و محيط زيست و تجارت را تحت تأثير قرار دهد؟ ٦) تا چه حد موافقت نامه هاي يارانه و اقدامات جبراني سازمان تجارت جهاني ميتواند انرژي ارزان و مواد اوليه (داده ي انرژي ) صنايع داخلي کشورهاي صادرکننده ي نفت را تحت تأثير قرار دهد؟ اما در پاسخ به سؤال اول که چرا در مذاکرات گات در خلال سال هاي ١٩٤٨ تا ١٩٩٤ مسئله ي نفت مطرح نشد، ميتوان گفت که دلايل متعددي براي اين مسئله ذکر شده که در زير خواهد آمد اما به طور کلي با توجه به موافقت نامه هاي تجاري گات و موافقت نامه هاي فعلي سازمان تجارت جهاني اين طور استنباط ميشود که سازمان هايي مانند اوپک معتقدند که نفت خام از اين موافقت نامه ها استثنا شده اند در حالي که سازمان تجارت جهاني و کنفرانس تجارت و توسعه ي ملل متحد (انکتاد) معتقدند که اگر چه نفت خام به طور خاص در قوانين و مقررات قيد نشده است اما از آن نيز استثنا نيست .