Abstract:
اخبار الدولة العباسیة اثری از مؤلفی ناشناس است که سهم مهمی در تغییر نگاه محققان نسبت به انقلاب و بنیادهای اصلی خلافت عباسی داشته است. بررسی سرشت بینامتنی این کتاب در نسبت و رابطه با قرآن، به شناخت چگونگی ساخت یافتن این اثر و ارزیابی اعتبار اطلاعات آن در پژوهش و نگارش تاریخ کمک میکند. بینامتنیت را به حضور مؤثر یک متن در متنی دیگر به شکل های مختلف تعریف کرده اند. در این مقاله از منظر مطالعات بینامتنی، حضور قرآن و استناد به آن در کتاب اخبار الدولة العباسیة در حوادث دو سده نخستین اسلامی بر اساس چهار شکل بررسی می شود: 1. ادبی سازی یعنی استفاده ادبی از آیات، 2. زمینه مندسازی یعنی قرار دادن آیات در بافت تاریخی جدید و ارائه تفسیری متفاوت، 3. تاریخی سازی یعنی اشاره های متون تاریخی مربوط به دوره های بعدی تاریخ اسلام به حوادث قبلتر و فراهم آوردن قیاسهایی بین رویدادها و شخصیت های مورد توصیف با رویدادها و شخصیت های پیشین و 4. قرآنی سازی یعنی مشروعیت بخشی بهوسیله اصطلاحات قرآنی. از منظر مطالعات بینامتنی می توان گفت که بیتردید، قرآن بر اخبارالدولة تأثیرات قابل ملاحظهای داشته و استناد به آن در این کتاب به دلایل و اهداف گوناگونی صورت گرفته است، اهدافی چون بهبود سبک نگارشی متن، پدید آوردن فضایی دینی، اعتباربخشی به یک خبر یا استدلال و حتی مشروعیت بخشی به حکومت عباسی. همچنین این تأثیر قرآن بر اخبار الدولة العباسیةبیانگر استفاده ماهرانه نویسنده از قرآن و دانش جامع او نسبت به آن است که نشان می دهد واژه ها، اصطلاحات و آیات قرآنی در ذهن او درونی شده بوده است.
Akhbar ad-Dawla al-Abbasiyya is a new work from an unknown writer which had an important role in changing researchers view on the Abbasid revolution and the principles of Caliphate. In this book, Qur’anicization and the Citation from the Qur’an have four methods: literary use of the Qur’an, putting verses in the new historical context and presenting a different interpretation of them, historization and legitimization by using Quranic terms. According to the intertextuality studies, we can say that the Qur’an has certainly affected this book. The various goals of the Citation from the Qur’an are improving of the writing style of the text, creation of religious space and giving the authenticity to a narration or even legitimization to the Abbasid Caliphate. Moreover, Akhbar ad-Dawla al-Abbasiyya shows that the writer knew the Qur’an well, used it skillfully and his mind is too familiar to words, terms and verses of the Qur’an
Machine summary:
/////// / ساختارهاي قرآني به صورتي طبيعي در متن جاري است و ممکن است حتي در يک بيت شعر جاي گيرد؛ مثلا در اين بيت شعر که اشاره به قسمتي از آيه ٥٣ انفال است »أبا مجرم ما غير الله نعمة علي عبده حتي يغيرها العبد« 34 / ٍ اما گاهي که به صراحت آيه اي از قرآن يا قسمتي از آن عينا ذکر ميشود، نويسنده براي معرفي آنها بيانهاي متفاوتي دارد و انسجام متن خود را رعايت ميکند، مانند »کرهوا ما / أنزل الله فأحبطاعمالهم «٣٥ که نويسنده قبل از بيان آيه به صراحت از عبارت »فإن الله يقول« استفاده ميکند.
أما إذا أبيت إلا أن أفعل فسأفعل و ما توفيقي إلا بالله «٥١ که از آيه ٣٣ هود برگرفته شدهاست ؛ يا گاه ممکن است / جمله نياز به »مغعول لأجله « داشته باشد، دراين صورت، نويسنده عبارتي قرآني را نقل مي - کند که مفعول لأجله است ، مانند قسمتي از سخنان معاويه در گفت وگويي بين او و ابن - عباس بر سر شرک و غصب حق از جانب معاويه که در اخبار الدولة العباسية انعکاس يافته : ٤٦.
در کتاب اخبار الدولة العباسية ، ابن عباس در گفت وگويي با معاويه درباره قرآن و تأويل آن به اين آيه استناد کرد.