Abstract:
ایران و اندونزی دو کشوری که بحرانها را پشت سر گذاشتهاند در برخی موارد دارای شباهتهایی میباشند که این شباهتها در قبال یک سری جریانات خاص در هر یک از این دو کشور شکل گرفته و بدین ترتیب این دو جامعه را به هم نزدیک ساخته است. از اهم این موارد میتوان به 1 ناهمگونی قومی و فرهنگی 2 سیاستهای قومی 3 بحران دوران گذار 4 تئوری توطئه 5 مشکلات اقتصادی 6 نقش جامعه بین المللی و غرب که در این مقاله به تک تک این موضوعات پرداخته میشود به غیر از این مشابهتها وجود برخی تفاوتها که ممکن است در مقایسه اکثر جوامع بروز دهد نیز وجود دارند. مانند تفاوتهای قومی، فرهنگی، زبانی، نژادی، هویتی و... اما باید به یک عامل اساسی و مهم در شباهتهای این دو جامعه اشاره کرد و آن دین اسلام است، به طوری که اشتراک مذهبی بین این دو کشور توانسته پایههای همکاریهای گسترده بخصوص در سالهای اخیر را فراهم آورد که بازتابهای متنوع انقلاب اسلامی ایران که در پایان به آنها اشاره میشود گویای این مدعاست.
Machine summary:
از اهم اين موارد ميتوان به 1 ناهمگوني قومي و فرهنگي 2 سياستهاي قومي 3 بحران دوران گذار 4 تئوري توطئه 5 مشكلات اقتصادي 6 نقش جامعه بين المللي و غرب كه در اين مقاله به تك تك اين موضوعات پرداخته ميشود به غير از اين مشابهتها وجود برخي تفاوتها كه ممكن است در مقايسه اكثر جوامع بروز دهد نيز وجود دارند.
اما بايد به يك عامل اساسي و مهم در شباهتهاي اين دو جامعه اشاره كرد و آن دين اسلام است، به طوري كه اشتراك مذهبي بين اين دو كشور توانسته پايههاي همكاريهاي گسترده بخصوص در سالهاي اخير را فراهم آورد كه بازتابهاي متنوع انقلاب اسلامي ايران كه در پايان به آنها اشاره ميشود گوياي اين مدعاست.
به رغم درگيريهاي قومي در حاشيه مرزهاي كشور در مناطقي چون كردستان، بلوچستان، تركمنصحرا و خوزستان، در سالهاي اوليه پيروزي انقلاب همواره تلاشهايي در جهت رفع ناموزونيهاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي و بهبود وضعيت مناطق محروم و عقب مانده از طريق اصلاح ساختار نظام بودجه بندي و برنامههاي پنج ساله توسعه سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، در دستور كار دولت قرار داشته است.
در حالي كه اين پديدهها در جامعه اسلامي اندونزي مشهود است، رهبري سياسي كشور بر آن بوده است تا از نقش محوري اسلام در سياست داخلي و امور خارجي بكاهد.