Abstract:
هدف از انجام این پژوهش پیشبینی سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی بر اساس سبکهای دلبستگی به والدین در دانشآموزان بود. روش این پژوهش توصیفی _ همبستگی بود. جامعه مورد پژوهش به تعداد (18000نفر)، دانشآموزان دختر و پسر سال اول و دوم دبیرستانهای استان لرستان در سال تحصیلی 93-94 بود که بر روی نمونهای با حجم 364 دانشآموز (200دختر 164 پسر) انجام گرفت. روش نمونهگیری، بهصورت خوشهای چندمرحلهای از بین دانشآموزان انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (کلاکو همکاران، 1953) و پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1897) و برای سنجشپیشرفت تحصیلی از معدل پایان ترم دانشآموزان استفاده شد. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (گامبهگام) تحلیل شد. یافتهها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین سبک دلبستگی اجتنابی (P=0.001, r=-0.35)، سبک دلبستگی اضطرابی (P=0.001, r=-0.29) با سازگاری رابطه منفی و معنیداری وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی ایمن (P=0.001, r=-0.41)، دلبستگی به مادر (P=0.001, r= 0.35)، دلبستگی به پدر (P=0.001, r=0.37) و دلبستگی به دوستان (P=0.001, r= 0.38 )با سازگاری رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که 31 درصد از واریانس کل سازگاری تحصیلی دانشآموزان توسط سبک دلبستگی اجتنابی (β=-0.16)، سبک دلبستگی اضطرابی (β=-0.14)، دلبستگی ایمن (β= 0.23)، دلبستگی به مادر (β=- 0.10)، دلبستگی به پدر (β= 0.15) و دلبستگی به دوستان (β= 0.09) تبیین میشود. همچنین 14 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی توسط سبک دلبستگی ایمن (β= 0.17)، دلبستگی به پدر (β=0.10) و دلبستگی به دوستان (β= 0.11) تبیین میشود. نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که پیوندهای عاطفی نخستین بین کودک و مادر نقش بنیادینی در شکلگیری اعتماد اجتماعی و تداوم روابط عاطفی در دوران بعدی رشد دارد بنابراین تامین نیازهای دوران کودکی از طریق خانواده و کیفیت روابط والد- کودک، تجربه دلبستگی ایمن خودباوری مثبت را پیریزی میکند بهاینترتیب با موفقیتها در این زمینه، سازگاری اجتماعی حاصل میشود.
Aim: The purpose of this study was to predict social adjustment and academic achievement based on parental attachment styles in students. Methods: The method of this research was descriptive-correlational. The study population included 18,000 male and female first year high school students in Lorestan province in the academic year of 2014-15, which was conducted on a sample of 364 students (200 girls, 164 boys). Multi-stage cluster sampling method was selected. The California Social Adjustment Questionnaire (Klako et al., 1953) and the Hazen and Shaver Adult Attachment Styles Questionnaire (1897) were used to collect data, and the students' final grade point average was used to assess academic performance. Data were analyzed using Pearson correlation and multiple regression analysis (stepwise). Findings: The results of Pearson correlation coefficient showed that there was a meaningful negative relationship between avoidant attachment style (P=0.001, r=-0.35), anxiety attachment style (P=0.001, r=-0.29) with adaptation. Also, between secure attachment style (P≥0.001, r=0.41), attachment to mother (P≥0.001, r=0.35), attachment to father (P≥0.001, r=0.37) and attachment to friends (P=0.001, r=0.38) has a significant positive relationship with adaptation. Multiple regression results showed 31% of the total variance of students' academic adjustment by avoidant attachment style (β=-0.16), anxiety attachment style (β=-0.14), secure attachment (β=0.23), attachment to mother (β=0.10), attachment to father (β=0.15), and attachment to friends (β=0.09) are explained. Also, 14% of the variance of academic achievement is explained by the style of secure attachment (β=0.17), attachment to father (β=0.10) and attachment to friends (β=0.11). Conclusion: The present study showed that the first emotional bonds between child and mother play a fundamental role in the formation of social trust and the continuation of emotional relationships in the later period of growth, promoting it positively. Thus, with success in this field, social adjustment is achieved.
Machine summary:
چکيده مقاله مستخرج از رساله دکتري مي باشد هدف از انجام اين پژوهش پيش بيني سازگاري اجتماعي و پيشرفت تحصيلي بر اساس سبک هاي دلبستگي به والدين در دانش آموزان بود.
همچنين آقايوسفي، سراواني، زراعتي، السادات رازقي و پورعبدل )١٣٩٤( در پژوهشي با هدف پيش بيني عملکرد تحصيلي دانش آموزان بر اساس سبک هاي دلبستگي و سط وح مختلف سازگاري نتايج نشان داد که بين سبک دلبستگي اجتنابي و اضط رابي با عملکرد تحصيلي، همبستگي منفي و بين سبک دلبستگي ايمن و عملکرد تحصيلي همبستگي مثبت و معناداري وجود دارد.
لذا با توجه به اهميت اين موضوع، هدف از پژوهش حاضر پيش بيني سازگاري اجتماعي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان براساس سبک هاي دلبستگي است .
همچنين نتايج ضريب همبستگي پيرسون نشان ميدهد که ميان سبک دلبستگي اجتنابي و اضط رابي با ميزان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان رابط ه منفي و معناداري وجود دارد )١•/•≤P(.
بحث و نتيجه گيري هدف از پژوهش حاضر پيش بيني سازگاري اجتماعي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان بر اساس سبک هاي دلبستگي به والدين بود.
با توجه به نتايج بدست آمده ميتوان گفت اين پژوهش گامي در جهت گسترش مباني علمي است و نقش سبک هاي دلبستگي خانوادهها در سازگاري اجتماعي و پيشرفت تحصيلي فرزندان را مشخد مي کند.
اين پژوهش با مط العه روابط ميان سبک هاي دلبستگي با سازگاري اجتماعي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ميتواند اطلاعات خوبي درزمينه هاي روانشناختي براي والدين و کارکنان تعليم و تربيت ايجاد کند.
The relationship between maternal attachment styles with Compatibility of students according to the educational level of parents.