Abstract:
یکی از چالشهای مهم مدیران گردشگری، درک واقعی از عوامل مسیر موفقیت مقصد گردشگری، است. بنابراین مهم است زمینهای که توسعه گردشگری در آن رخ میدهد و چگونگی تکامل آن برای دستیابی به موقعیت رقابتی به درستی ارزیابی شود. هدف این مطالعه تعیین اهمیت نسبی مشخصههایی است که تعیینکنندهی مزیتهای نسبی نه رقابتی در فرایند توسعه و سرمایهگذاری مقصدها است. برای تحلیل از روش تصمیمگیری MCDA به عنوان روشی نوآورانه در زمینه تجارت مقصدهای گردشگری در ترکیب با مدل رقابتمندی مقصد گردشگری (TDC) مزیتهای منبع محور برای سه منطقه نمونه گردشگری استفاده شده است. از روش نمونهگیری قضاوتی، شامل 15 کارشناس و متخصص گردشگری آشنا با مناطق نمونه این تحقیق، استفاده شد. بر طبق یافتههای تحقیق، معیار " ویژگیهای طبیعی، اجتماعی فرهنگی و فیزیکی منطقه" و همچنین معیار "دسترسی به منابع انسانی توانمند و تحصیلکرده و روحیهی بالای مهماننوازی و تمایل مردم برای مشارکت در توسعهی گردشگری" به ترتیب با ارزیابی 41. 7 و 27. 2 درصد و نرخ ناسازگاری (IR) قابل قبول کمتر از 0. 1، از اهمیت نسبی به مراتب بالاتری در سنجش مزیت نسبی مناطق مورد مطالعه، مورد ارزیابی قرار گرفت. منطقه دریاچه مهاباد با 46. 6 درصد نسبت به 2 منطقه گردشگری دیگر از اولویت بالاتری برای توسعه گردشگری انتخاب شد. در پایان مدل تصمیمگیری چند معیارهی در ترکیب با الگوهای رقابتمندی مقصدهای گردشگری به عنوان یک ابزار اثربخش برای ارزیابی توان رقابتمندی و مزیتسنجی مناطق برای توسعهی گردشگری ارزیابی میشود.
Although the multi-criteria decision analysis method has been used in various business areas, nevertheless, it has received less attention in the field of tourism. The main goal of this paper, according resource-based comparative advantages approach, evaluation and prioritize tourism potential regions using competitiveness models and done by Multi-Criteria Decision Analysis method. Another goal of this study is specification of comparative importance of attributes that are determinative to identify comparative advantages, not necessarily competitive, of tourism regions for development and investment. Fifteen experts from West Azarbayjan participated in this study. 5 Criterion and 15 sub- Criterion, according literature review and expert viewpoints, are used as a main attributes of this study. Findings revealed that Mhabad Lake well-evaluated according of this study attributes, and physical and environmental attributes include the climatic conditions, landscape and ecology, and the socio-cultural attributes include the history, politics, art, economic activities, ways of life, monuments, individual buildings and built environment was the upmost rank among other criterions. At the end The AHP model was shown to be a reliable tool to evaluate destination competitiveness. Theoretical and managerial implications and future research suggestions are discussed.
Machine summary:
براي تحليل و ارزيابي مقصدها از روش تصميم گيري MCDA به عنوان روشي نوآورانه و کاربردي در زمينه تجارت مقصدهاي گردشگري در ترکيب با مدل رقابت مندي مقصد گردشگري (TDC) با تاکيد بر مزيت هاي منبع محور گردشگري سه منطقه نمونه گردشگري استفاده شده است .
بر طبق يافته هاي تحقيق نشان داد که معيار "ويژگيهاي طبيعي، اجتماعي فرهنگي و فيزيکي منطقه " و همچنين معيار "دسترسي به منابع انساني توانمند و تحصيل کرده و روحيه ي بالاي مهمان نوازي و تمايل مردم براي مشارکت در توسعه ي گردشگري" به ترتيب با ارزيابي ٤١,٧ و ٢٧,٢ درصد و نرخ ناسازگاري (IR) قابل قبول کمتر از ٠,١ از اهميت نسبي به مراتب بالاتري در سنجش مزيت نسبي مناطق مورد مطالعه براي توسعه و سرمايه گذاري گردشگري به حساب ميآيد.
Zhou از روش هاي تحليل تصميم گيري چند معياره (MCDA) در اقدام به عملياتيسازي با بخشي از مدل کراچ و ريچي (٢٠٠٣) به ارزيابي و اولويت بندي مناطق نمونه ي گردشگري از نقطه نظر مزيتهاي نسبي آنها پرداخت .
Tourism Management با توجه به فرايند کلي روش MCDA سطح اول ، منظور همان هدف ١ اصلي تحقيق است ، انتخاب گزينه يا منطقه ي گردشگري داراي اولويت براي توسعه است ، سطح دوم شامل ٥ معيار اصلي براي انتخاب گزينه هاي داراي اولويت بوده و سطح سوم نيز دربرگيرنده ١٩ زيرمعيار براي ارزيابي گزينه ها است .
Resource-based tourism comparativeness نظر رقابتمندي و مزيتهاي نسبي توسعه را کمتر يا بيشتر از حد واقعيت ارزيابي کنند و بنابراين به احتمال زياد پيشنهادات درستي براي تعيين موقعيت رقابتي و نسبي توسعه ي گردشگري در اين مناطق ارائه نخواهد شد.