Abstract:
استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی بهعنوان یک زبان مشترک در کسب و کارهای بینالمللی، یک دانش صریح است و انتقال آن از الگوهای انتقال دانش پیروی خواهد کرد. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل زمینهای و دانشی موثر بر انتقال دانش IFRS با رویکرد توسعه کسب و کارهای بینالمللی میباشد که این موضوع میتواند فرایند تبدیل دانش IFRS به ارزش را در اقتصاد کشور تسهیل کند. پژوهش حاضر بهصورت ترکیبی (آمیخته) بوده است و در مرحله اول، دادهها از طریق مصاحبه با خبرگان و در مرحله دوم، از طریق پرسشنامه جمعآوری گردید. جامعه آماری مرحله اول را 16 نفر از خبرگان حسابداری و رشتههای مرتبط، و مرحله دوم را اساتید دانشگاه، مدیران مالی، حسابداران و حسابرسان تشکیل دادند. در مرحله اول، تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه با استفاده از تحلیل تم انجام و مولفههای موثر شناسایی شدند. در مرحله دوم برای اعتبار سنجی نتایج مرحله اول، پرسشنامهای طراحی و بین 240 نفر از جامعه آماری توزیع و با تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی نتایج مرحله اول بررسی و مورد تایید قرار گرفت. برای رتبه بندی مولفههای استخراج شده، پرسشنامه طراحی شده بین 25 نفر از نخبگان توزیع و دادههای آن با استفاده از تکنیک تاپسیس رتبهبندی شد. نتایج نشان میدهد در عوامل زمینه ای، مولفههای مرتبط با زمینههای ساختاری و قانونی، سیاسی و اقتصادی دارای رتبههای بالا و زمینههای فرهنگی دارای رتبههای پایین بودند. همچنین در عوامل دانشی، مولفه-های مرتبط با عوامل صریح بودن و جامع بودن دانش دارای رتبههای بالا، و عوامل وابسته بودن دانش دارای رتبههای پایین بودند.
International Financial Reporting Standards As a common language in international business, it is an explicit knowledge and its transfer will follow the patterns of knowledge transfer. The present study identifies and ranks the contextual factors and knowledge based affecting the transfer of IFRS knowledge with the approach of international business development, which can facilitate the process of converting IFRS knowledge into value in the country's economy..The present study was mixed method and in the first stage, data were collected through interviews with experts and in the second stage, through a questionnaire. The statistical population of the first stage consisted of 16 accounting experts and Related disciplines. the second stage consisted of university professors, financial managers, accountants and auditors.In the first stage, interview data analysis was performed using theme analysis and effective components were identified In the second stage, to validate the results of the first stage, a questionnaire was designed and distributed among 240 people in the statistical community and was confirmed by exploratory and confirmatory factor analysis of the results of the first stage. To rank the extracted components, a designed questionnaire was distributed among 25 elites and its data were rated using TOPSIS technique.The results show that in contextual factors, components related to structural and legal, political and economic contexts had high ranks and cultural contexts had low ranks. Also in knowledge factors, components related to The factors of knowledge explicitness and comprehensiveness had high ranks and the factors of knowledge dependence had low ranks.
Machine summary:
هدف پژوهش حاضر شناسايي عوامل زمينه اي و دانشي موثر بر انتقال دانش IFRS با رويکرد توسعه کسب و کارهاي بين المللي ميباشد که اين موضوع ميتواند فرايند تبديل دانش IFRS به ارزش را در اقتصاد کشور تسهيل کند.
پژوهش حاضر از بعد انتقال دانش ،و همچنين شناسايي و رتبه بندي عوامل زمينه اي و دانشي، مولفه هاي موثر بر انتقال دانش IFRS را با رويکرد توسعه کسب و کارهاي بين المللي بررسي ميکند که نوعا نگاه جديدي به مقوله IFRS بوده و تاکنون پژوهشي از اين منظر در اين زمينه انجام نگرفته است .
(به تصویر صفحه رجوع شود) همچنين نحوه استخراج مولفه هاي نهايي،کدهاي اختصاص يافته به آنها و عوامل فرعي مرتبط با عوامل زمينه اي و دانشي انتقال دانش IFRS ، با توجه به ماهيت مولفه هاي استخراجي به عنوان نمونه در نگاره شماره ٢ آمده است .
نگاره (٩): رتبه بندي مولفه هاي استخراجي (به تصویر صفحه رجوع شود) (به تصویر صفحه رجوع شود)نتيجه گيري و پيشنهادها هدف پژوهش حاضر شناسايي و رتبه بندي مولفه هاي زمينه اي و دانشي موثر بر انتقال دانش IFRS با رويکرد توسعه کسب و کارهاي بين المللي ميباشد.
هدف پژوهش حاضر در واقع بررسي چگونگي انتقال مطلوب دانش IFRS در کشور ايران به عنوان يک زبان مشترک تجارت بين المللي بوده است که دستيابي به اين امر ميتواند بنگاه هاي اقتصادي را در کسب و کارهاي خود ياري رسانيده و آنها را به سمت بقاي خود و کسب موفقيت هدايت نمايد.