Abstract:
یکی ازجنبه های موردتوجه که موقعیت مطلوب یادگیری را فراهم می کندروش تدریس است . روش تدریس موفق به دورازالگوهای خاص ،روشی است که آموزنده راعلاقه مندودلگرم به یادگیری کند.در کنارروش های سنتی، روش های فعال تدریس بیش از پیش به دلیل نگرش تعاملی واجتماعی می تواننداین وظیفه را به خوبی انجام دهند؛ به شرط آن که مدرسان ومعلمان نیز آموزش دیده وعلاقه مند به این نوع روش ها باشند. در این تحقیق به بررسی مقایسه ای تاثیر طرح همیارمعلم با شیوه تدریس سنتی بر پیشرفت تحصیلی در دروس پایه رشته علوم تجربی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه استعدادهای درخشان شهرستان شوشتر پرداخته ایم . نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که ارزش f به دست آمده پیشرفت در درس ریاضی پیش آزمون ( موثر بر پس آزمون ) برابر با ٣/٤٥٧ میباشد که از لحاظ آماری معنی دار نیست .این امر به این معناست که اگر در میانگین ها تعدیلی صورت نگیرد تفاوت بین انها معنی دار نیست .اما هنگامی که اثر تفاوت پیش آزمون برداشته میشود و میانگین ها تعدیل میشوند در پس آزمون تفاوت معنی دار میشود. ارزش f در بین گروهی با کنترل پیش آزمون برابر با ٧/١٢٥ می باشد و از لحاظ آماری معنی دار است .به عبارت دیگر میانگین پیشرفت در درس ریاضی دانش آموزان اموزش دیده به شیوه طرح همیار معلم با دانش اموزان اموزش دیده به روش سنتی به لحاظ اماری متفاوت است .
Machine summary:
بررسي مقايسه اي تأثير طرح هميارمعلم با شيوه تدريس سنتي بر پيشرفت تحصيلي در دروس پايه رشته علوم تجربي دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه استعدادهاي درخشان شهرستان شوشتر در سال تحصيلي ٩٧-٩٦ غلامرضا حاجي زاده کارشناس ارشد برنامه ريزي آموزشي، اداره آموزش و پرورش ، شهرستان شوشتر، معاون آموزشي دبيرستان استعدادهاي درخشان طلايه داران شوشتر نويسنده مسئول : غلامرضا حاجي زاده چکيده يکي ازجنبه هاي موردتوجه که موقعيت مطلوب يادگيري را فراهم مي کندروش تدريس است .
طرح هميار معلم ، شيوه تدريس سنتي، پيشرفت تحصيلي، رشته علوم تجربي، دوره دوم متوسطه ، استعداد هاي درخشان مقدمه آموزش و پرورش بنا به ضرورت تغييرات اجتماعي يکي از سازمانهاي پيچيده و بزرگ اجتماعي در هر کشوري محسوب مي شود و با رشد و توسعه اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي پيوندي ناگسستني دارد و بتدريج از يک حالت ساده ابتدايي به يک حالت پيچيده درآمده است .
حاصل اين روش ، افزايش اطلاعات و دانسته هاي دانش آموزان است ، اما مشخص نيست چه ميزان از اين اطلاعات و دانسته ها مي تواند به تربيت افرادي با اعتماد به نفس بالا، مسئوليت پذير و از همه مهمتر پيشرفت تحصيلي آنها طوري که سودمند و به نفع جامعه منجر شود.
مشاهدات و اندازه گيريهايي که در طي سالها در کلاسهاي درس انجام گرفته نشان مي دهد که در شيوه هاي آموزش سنتي يک معلم به تنهايي حدود يک دوم از وقت کلاس را صحبت مي کند و به طور نسبي معلم ٥٠ درصد وقت کلاس را به حرف زدن اختصاص مي دهد(گال ،٢٠٠٦) از ميان الگوهاي بسيار گوناگون تدريس فعال ، مي توان به يادگيري از طريق هميار معلم که نوعي از يادگيري مشارکتي است اشاره کرد.