Abstract:
افراد جامعه در رویه معاملاتی، برای انجام قراردادهای خود، صرفا از قالب های پیش بینی شده قانونی استفاده نمی کنند. بسیار دیده شده است که افراد، بنا به دلایل مختلفی، چون فقدان کارایی مناسب قالب های سنتی، عدم اطلاع مناسب از قانون و یا به دلیل دور زدن محدودیت های قانونی، معاملات خود را به وسیله نهاد حقوقی پیش بینی شده موجود انجام نمی دهند و از قالب های دیگری استفاده می کنند. حال سوال اساسی این تحقیق که با روش تحلیلی و توصیفی نگارش شده این است که آیا این عمل حقوقی افراد صحیح است؟ درصورت صحت، ماهیت آن چیست و چه آثاری دارد؟ در پاسخ باید گفت استفاده از قالب وکالت به منظور انتقال مالکیت مطلقا صحیح نیست، حتی در مواردی که استفاده از عقد وکالت به منظور انتقال مالکیت صحیح است، ماهیت یکسانی ندارد، زیرا با توجه به شرایط معامله، ماهیت این عمل در برخی از موارد بیع به همراه وکالت و در مواردی دیگر اماره ای بر وقوع عقد بیع سابق است که تفاوت این دو ماهیت در زمان انتقال مالکیت جلوه گر می شود. اما در نتیجه می توان گفت در هر دو مورد، عقد وکالت با جنون، فوت و سفه منفسخ می شود درحالیکه حق مالکیت وکیل بر مال، پا برجا می ماند.در پرتو نوشته حاضر سعی شده تا با بررسی علل انجام این عمل حقوقی، ماهیت، وضعیت و آثار آن تبیین شود
AbstractIndividuals in the transactional process do not use only the prescribed legal formats to execute their contracts. It has been observed that individuals, for various reasons, such as lack of proper performance of traditional formats, lack of proper knowledge of the law or due to circumvention of legal restrictions, do not conduct their transactions through the existing legal entity and They use other formats. Now, the main question of this research, which has been written by analytical and descriptive method, is whether this legal action of individuals is correct? If so, what is its nature and what are its effects? In response, it should be said that using the power of attorney format to transfer ownership is not absolutely correct, even in cases where using a power of attorney contract to transfer ownership is not the same nature, because according to the terms of the transaction, the nature of this action in some cases Along with the power of attorney and in other cases, there is a statistic about the occurrence of the previous sale contract, which shows the difference between these two natures at the time of transfer of ownership. But as a result, it can be said that in both cases, the power of attorney contract is terminated with insanity, death and stupidity, while the lawyer's ownership of the property remains. In the light of the present article, an attempt has been made to , Explain the situation and its effects
Machine summary:
در پرتو نوشته حاضر سعي شده تا با بررسي علل انجام اين عمل حقوقي، ماهيت ، وضعيت و آثار آن تبيين شود کليد واژگان : وکالت ، بيع ، سلب حق ، عدم قابليت استناد، تعهد به انتقال مالکيت ١گروه اموزشي دانشکده حقوق دانشگاه ازاد اسلامي لارستان ايران gmail.
درحاليکه در قانون ثبت اسناد و املاک که چنين صراحتي وجود ندارد نمي توان گفت که در اين مورد نيز مثل موارد قبل ، مالکيت بين طرفين منتقل مي شود و فقط در برابر اشخاص ثالث معتبر نيست ؛ بلکه بايد گفت که عقد بيع رضايي بوده و به صرف ايجاب و قبول واقع ميشود و اثر بيع مزبور، منوط به ثبت است .
از ديد دکتر کاتوزيان هر گاه وکالت به صورت شرط نتيجه در عقد لازمي در آيد مانند اين که در نکاح شرط شود که شوهر در اداره املاک زن وکيل او باشد بي گمان نه موکل مي تواند وکيل را عزل کند نه وکيل حق دارد استعفا بدهد مگر اين که وکالت (شرط ) تنها به سود يکي از آن دو باشد که در اين صورت مشروط عليه پايبند بدان مي شود و آن که شرط را به سود خود تحصيل کرده است هميشه مي تواند از اين امتياز بگذرد و شرط را بر هم بزند (حقوق مدني دکتر ناصر کاتوزيان عقد وکالت صفحه ٢٠٤ در باب انحلال ) ب -بقاء وکالت با عزل وکيل در عقود لازم و جايز عقد لازم عقدي است که هيچ يک از طرفين حق فسخ آن را نداشته ، مگر در موارد معينه ؛ مثلا جايي که به وسيله يکي از خيارات حق فسخ داده شود و يا به واسطه اقاله ، طرفين حق فسخ معامله را داشته باشند اثري که عقد لازم ايجاد مي کند، آن است که طرفين بدون رضايت هم ديگر نميتوانند عقد را بر هم زنند و ملزم به انجام محتوي عقد ميباشند (نقل از سيد محمد کاظم طباطبايي يزدي، عروه الوثقي، ج ٢، ص ١٢٢، مسأله ١٤).