Abstract:
ایزدان گیاهی و اساطیر مربوط به آنها بخشی از اساطیر ملتهای یونان، مصر، بینالنهرین، هند و ایران را تشکیل میدهند. دُموزی/تموز، آتیس، آدونیس، دیونیزوس، اوزیریس، بَعَل، پرسفون و بالدر، معروفترین ایزدان گیاهی در اساطیر ملل هستند. در اساطیر ایرانی نیز سیاوش ایزدی گیاهی بهشمار میرود که ماجراهای مربوط به او بخشی از شاهنامۀ بزرگ فردوسی را به خود اختصاص داده است. نگارنده در بررسیهای میدانی خود به روایتی عامیانه برخورده است که خمیرمایۀ اصلی آن، داستان ایزدی گیاهی است که در قالب پسر پادشاه نمود مییابد. هر چند نامی از او به میان نمیآید. این روایت عامیانه که از سوی «علیحسین عالینژاد» یکی از کهنسالترین راویان منطقۀ کوهمره سرخی فارس روایت میشود، پیش از این در هیچ منبع مکتوبی نیامده است. بررسیهای نگارنده نشان میدهد این روایت، آمیزهای از روایتهای دینی، حماسی و اسطورهای است؛ بخشهایی از این روایت، به ویژه آغاز داستان، تکرار روایت حماسی سیاوش و سودابه در شاهنامۀ فردوسی است. محورهایی از داستان نیز یادآور داستان یوسف پیامبر و زلیخا است. برخی از خطوط داستان هم زندگی دیگر ایزدان گیاهی در اساطیر جهان را به ذهن متبادر میکند. به نظر میرسد این روایت از دیرباز در میان مردم این منطقه رواج داشته و به مرور زمان و با تغییر و دگرگونی در ادیان و باورهای مردم منطقه، دستخوش تغییر و دگرگونی شده است؛ همچنین بررسی تطبیقی این روایت با دیگر روایتهای ایزدان گیاهی نشان میدهد که این روایت دستکم 14 وجه اشتراک با دیگر داستانهای مربوط به ایزدان گیاهی دارد. بررسی آیین سوگواری ایزد گیاهی در این منطقه نشان میدهد که مراسم بزرگداشت این ایزد هرساله و با قربانی کردن پیش از کشت برنج انجام میشده است.
Vegetation gods and mythologies connected with them are regarded as part of the mythologies of the following nations Greece, Egypt, Mesopotamia, India, and Iran. Dumuzi or Tammuz, Attis, Adonis, Dionysus, Osiris, Baal, Persephone, and Baldar are among the most significant vegetation gods in mythologies of nations. In Persian mythology also Siavash is regarded as a vegetation god whose adventures cover a significant part of Shahnameh. The writer of this article in his field investigation comes across a folk narrative whose main theme is the tale of vegetation god who appears as a King’s son. This folk narrative is told by Ali Hossein Aalinezhad one of the eldest narrators in the Fars region of Kouhmareh Sorkhi, although his name is not seen in any written sources. The studies conducted show that this narrative is a mingle of religious, epic, and mythological narratives. Parts of this narrative in particular the opening of the tale is the repetition of the epic narrative of Siavash and Sudabeh in Ferdowsi’s Shahnameh. Some sections are reminiscent of the tale or Prophet Yousuf and Zulaikha and certain other parts bring to mind other vegetation gods in the world mythologies. It seems that this narrative had been popular among people in the region and in time upon change and transitions in religion and belief of the people had undergone transformations. The comparative study of this narrative with other vegetation god narratives shows at least 14 common grounds exist between them. The study of mourning rites regarding vegetation god in the region show that the commemoration ceremonies of this god was carried out by offering sacrifice every year before the rice plantation..
Machine summary:
قهرمان این قصه نامی ندارد و تنها با عنوان پسر پادشاه از او یاد میشود؛ مادر او نیز مشخص نیست و به گونه ای شگرف از تنۀ درختی متولد میشود.
برای نمونه : سجاد آیدنلو (١٣٩٣) در مقاله ای با عنوان «اسفندیار ایزدی گیاهی؟»، ضمن معرفی الگوی سرگذشت خدایان نباتی، این احتمال را بررسی میکند که شاید اسفندیار در سرشت اساطیری و باستانی خود، یکی از ایزدان گیاهی بوده که در ساختار داستان های حماسی ایران ، شخصیت او دچار تغییر و فراموشی شده است .
دیده میشود (دربارۀ آیین های داوری در ایران باستان بنگرید: ویسپرد، ١٣٤٣: ١٢١؛ زادسپرم ، ١٣٦٦: ٣٣؛ زند وهومن یسن ، ٤-٣-١٣٧٠؛ دارمستتر، ١٣٨٢: ١١٣-١١٥؛ زاویه و مافیتبار، ١٣٩٢).
در روایت شاهنامه ، از داستان سیاوش ، سیاوش برای اثبات بیگناهی خود از آتش عبور میکند؛ اما در این روایت ، پسر پادشاه درون صندوقی حبس و به رودخانه انداخته میشود.
بررسی روایت های مربوط به زندگی دیگر ایزدان گیاهی نیز نشان دهندۀ ارتباط آن ها با درخت /گیاه است .
در این روایت افزون بر نامادری که دشمن اصلی قهرمان قصه است ، خود پادشاه نیز تسلیم گفته های هم سرش میشود و پسرک را به زندان میاندازد.
برای این ایزد گیاهی نیز در پایان بهار مراسمی در زیر همان درختی که در آن غیب شده بوده ، برگزار میشده است .
ک. شهبازی، ١٣٦٦: ٢؛ ابن بلخی، ١٣٦٣: ١٥٣؛ مستوفی، ١٣٣٦: ٢١٥؛ لسترنج ، ١٣٦٤: ١٦٧).
Mohammad Taghi Rashed Mohassel, Tehran: Institute of Cultural Studies and Research.